-
2013_04_29, 21:26
بالا |
پست 1
شما پولدارین؟
هوا بدجوری توفانی بود و آن پسرو دختر کوچولو حسابی از سرما جمع ( مچاله) شده بودند هردو لباسهای کهنه و گشادی به تن داشتند و پشت در خانه میلرزیدند
پسرک پرسید: ببخشید خانم شما کاغذ باطله دارین؟ کاغذ باطله نداشتم و وضع مالی خودمان هم چنگی به دل نمیزد و نمیتوانستم به آنها کمک کنم میخواستم یک جوری از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهای کوچک آنها افتاد که توی دمپایی های کوچکشان قرمز شده بود گفتم: بیایید تو یک فنجان شیر کاکائوی گرم براتون درست کنم آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخاری نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند سپس یک فنجان شیرکاکائو و کمی نان برشته و مربا بهشون دادم و مشغول کار خودم شدم زیر چشمی دیدم که دختر کوچولو فنجان خالی را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد آنگاه پرسید: ببخشید خانم شما پولدارین؟ نگاهی به روکشهای نخ نمای مبلهایمان انداختم وگفتم: من................... نه دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روی نعلبکی آن گذاشت و گفت: آخه رنگ فنجون و نعلبکی اش به هم میخوره آنها در حالی که بسته های کاغذی را جلوی صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند رفتند.
فنجانهای سفالی آبی رنگ را برداشتم و برای اولین بار به رنگ آنها دقت کردم سپس سیب زمینی هارو داخل خورش ریختم.
سیب زمینی،خورش،سقفی بالای سرم،همسرم،یک شغل خوب و دائمی همه اینها به هم می آمدند، اتاق نشیمن کوچک خانه مان رو مرتب کردم لکه های دمپایی هارو پاک نکردم میخواهم همیشه آنهارو همانجا نگهدارم که هیچوقت یادم نرود چه آدم ثروتمندی هستم.
-
-
2013_04_29, 21:39
بالا |
پست 2
RE: شما پولدارین؟
راس میگی گاهی اونقدر نا شکر میشیم که چیزای قشنگ دورو برمونو نمیبینیمو یادمون میره ادمایی هستن که خیلی وضعیتشون بدتر از ماست
-