-
2013_05_01, 22:06
بالا |
پست 1
انگیزش و عاطفه در کلاس درس
چشمانداز نظریات انگیزش
اکنون که درک خوبی نسبت به نظریات انگیزشی گوناگون و تحقیقات مربوط به آن دارید، آمادهاید تا آنچه آموختهاید عملی سازید. بیایید پیش از آنکه آغاز به بررسی شرایط بهبوددهندة انگیزش و اثرات مثبت آن در کلاس درس بپردازیم، پیشرفت نظریات انگیزشی را که خواندهاید بررسی کنیم تا دیدگاه بهتری نسبت به چگونگی به کار رفتن هر نظریه در اهداف آموزشی بیابید.
ابتدا آموختید که روانشناسان رفتارگرایی چون ثرندایک و اسکینر بر این باور بودند که میتوان انگیزش را از طریق پاداشها و مشوقهای بیرونی و با مدیریت رفتار دانشآموزان کنترل کرد. شما به عنوان معلم باید دربارة موضعی که نسبت به سیستم مشوق (پاداشی) برای دانشآموزانتان تصمیمگیری کنید. اگر شما این نتایج تحقیقات را دنبال کنید که سیستمهای مشوقی روشهایی کوتاهمدتی برای بهبود انگیزش بیرونی هستند، ممکن است ترجیح دهید از ترکیبی از راهکارهای شناختی، اجتماعی-شناختی و انسانگرایانه مثل راهکاری که در این فصل برای بهبود انگیزة یادگیری بیان شده استفاده کنید.
نظریات انگیزشی معاصر از تمرکز بر دانشآموزانی که انگیزش بیرونی دارند تا یافتن راههایی برای حمایت از نیازهای روانی-اجتماعی اساسی دانشآموزان تغییر میکنند. از فصل 4 به خاطر دارید که اصطلاح روانی-اجتماعی به تعامل میان نیازهای هیجانی افراد در اجتماع پیرامونشان اشاره دارد. زمانی که محیط کلاسی حامی نیازهای روانی-اجتماعی دانشآموزان مثل نیاز احساس امنیت، پذیرفته شدن، صلاحیت داشتن و خودمختاری است، این احتمال بیشتر است که دانشآموزان باورها و هیجانات مثبتی داشته باشند و برای یادگیری خود-انگیخته شوند. سهم اساسی نظریات شناختی و شناختی-اجتماعی در نشان دادن تأثیر قدرتمندی است که باورها و هیجانات دانشآموزان میتوانند بر انگیزة یادگیری و عملکرد آنان داشته باشند.
در بطن دیدگاههای معاصر نسبت به انگیزش، این عقیدة انسانگرایانه نیز جای دارد که دانشآموزان تمایل طبیعی دارند برای یادگیری انگیزة درونی داشته باشند و به شیوههای مثبت ترقی کنند. بیاد بیاورید که روانشناسان انسانگرا مثل مازلو و راجرز پیشنهاد میکنند انگیزش نشاندهندة کمبود قطعی و نیازهای پیشروندهای است که میتوانند به میزان کم و زیاد از سوی محیط افراد مورد حمایت قرار گیرند. طبق نظر انسانگرایان، انگیزة یادگیری تمایل طبیعی نسبت به توسعة کامل استعدادهای بالقوة فرد به عنوان یک انسان است که میتواند به خوبی در محیط مدرسه ارضا شود، مشروط به اینکه نیازهای اساسیتر و سطح پایینتر قبلاً ارضا شده باشند.
به طور خلاصه، اگرچه انگیزشهای درونی و بیرونی انحصاری و منحصربفرد نیستند، بلکه بیشتر ممکن است به طور همزمان عمل کنند، نظریات انگیزش از تمرکز بر عوامل انگیزشی خارجی به سوی حمایت از نیازهای روانی-اجتماعی دانشآموزان تغییر کردهاند. این فصل مطابق با دیدگاه معاصر است. هدف این فصل بررسی مشخصههای آموزگارانی است که تمایل طبیعی دانشآموزان به یادگیری برمیانگیزند و ارائة راهکارهای عینی برای ایجاد محیط یادگیری است که تحول یادگیرندگان خود-انگیخته را در کلاس بهبود میبخشد. مخصوصاً، این فصل به شما کمک خواهد کرد این مطالب را درک کنید:
- شرایط یادگیرنده-محور مورد نیاز برای ایجاد و حفظ انگیزش درونی (مثل نیاز به امنیت، پذیرفته شدن، با کفایت بودن و خودمختاری)نقش کلیدی کیفیت روابط معلم-دانشآموز که در حمایت از نیازهای دانشآموزان و بهبود احساس مثبت نسبت به خود نقش دارد.مشخصههای محیط آموزشی که انگیزش و تعهد دانشآموزان را ایجاد میکنند
اگرچه شما باید فرض کنید که تمامی دانشآموزان تحت شرایط درست، برای یادگیری دارای انگیزة درونی هستند، تأکید این فصل بر بهبود راهکارهایی برای دستیابی به دانشآموزانی است که تمایل طبیعی به یادگیری را از دست دادهاند. فقدان انگیزش، مشکل فزایندة کشور ما از مدارس ابتدایی تا آموزشهای بالاتر است.
- اساس انگیزش: نیازهای روانی-اجتماعی دانشآموزان
در این فصل، 5 شرایط یادگیرنده-محور را برای ایجاد و حفظ انگیزة درونی معرفی خواهیم کرد. ما به طور خاص از تمایل طبیعی دانشآموزان به یادگیری و ترقی و همچنین نیاز به امنیت، صلاحیت، پذیرش و خودمختاری در کلاس درس بحث خواهیم کرد. ما برای هر شرایط یادگیرنده-محور، مشخصههای معلم حامی و راهکارهایی را ارائه خواهیم کرد. زمانی که شما این مشخصهها را از خود نشان دهید (مثلاً برای دانشآموزان احترام قائل شوید) و از راهکارهای مطرح شده استفاده کنید (مثلاً دانشآموزان را در بهبود قوانین کلاس درس شرکت دهید) پایه و اساسی را ایجاد خواهید کرد که دانشآموزانی که نیاز به بهبود خودپندارة مثبت از خود دارند، خودانگیخته شوند و مسئولیت یادگیری خود را بپذیرند.
هنگام خواندن بقیة مطالب این فصل به خاطر داشته باشید اگرچه تمامی دانشآموزان نیازهای روانی-اجتماعی مشابهی دارند ممکن است برخی از آنها تمایل بیشتری نسبت به برخی از نیازها از خود نشان دهند. مثلاً ممکن است دانشآموزی به دانش و مهارتهای خود اعتماد بالایی داشته باشد اما در کلاس درس مداوماً خواهان پذیرفته شدن از سوی معلم باشد. چون هر دانشآموزی "آمیزة نیازهای" خاصی را با خود به همراه دارد ممکن است یکی از راهکارهای این فصل برای تمامی دانشآموزان مناسب نباشد یا حتی برای یک دانشآموز در دروة زمانی طولانی، کارآمد و موثر نباشد. ما همانند معلمان باید راهکارهایمان را به طور مجزا برنامهریزی و اجرا کنیم. ما باید بر اساس دانشی که نسبت به دانشآموزان داریم دربارة اثرات این راهکارها تأمل کنیم و تغییرات مناسب را صورت دهیم. معلمان کارآمد آگاهند که تأثیر محدودی بر عوامل بسیاری دارند که بر انگیزة یادگیری دانشآموزان اثر دارند. بنابراین ضروری است که ارتباط محکمی بین مدرسه و خانه برقرار شود به طریقی که دانشآموزان حمایت بیشتری برای یادگیری و انگیزش دریافت کنند. همچنین ضرورت دارد معلمان با سایر معلمان همکاری کنند تا محیطی حامی در مدرسه خلق کنند.
تهیه و تدوین: خانم عاصفه احمدی - دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) تهران
اختصاصی همیاری
-