سلام .من دختري 23 ساله هستم.مدتي قبل با يكي از دوستانم كاري را شروع كرديم اين دختر در اين مورد كار توانايي زيادي ندارد بنابراين من قبول كردم بيشتر كار را به عهده بگيرم اين خانم خيلي غير منطقي برخورد ميكند الان بعد مدتي كار را ول كرده و به شهر ديگري رفته و از من مي خواهد از بجنورد پيگير كارها باشم يا پيش او به آن شهر بروم من هرچه قاطعانه با او برخورد ميكنم كه اين طور كار كردن نميشود دادو بيداد مي كند من هر چه براي او توضيح ميدهم كه اين صورت نمي شود راضي نمي شود چون كار ما مربوط به يكي از اقوام اين خانم است مرا تحت فشار قرار داده كه من بايد جوابگو باشم بايد هر طور شده انجام دهيم نه از مشغله هاي خودش دست مي كشد نه از تفريحاتش من اگر بخواهم كارش را انجام نمي دهم ولي او پشت سر هم پيام مي دهد و زنگ ميزند و من اصلا تحمل اين ها را ندارم من چون خودم سر يك موضوعي كمي عصبي هستم با اين زنگ ها و پيام ها به هم ميريزم از طرفي 4 سال است با اين خانم دوست هستم زياد نمي توانم با او درگير شوم شبها تا صبح نمي توانم آرام باشم و بخوابم خيلي عذاب ميكشم لطفا مرا راهنمايي كنين و راهنمايي خود را به ايميل من بفرستين واقعا ممنون مي شوم