شيوه فرزندپروری صحيح کدام است؟ خودتان انتخاب کنيد؟                               دکتر ميرمحمود ميرنسب -متخصص روان شناسی کودک مطالعاتی که در حوزه تربيت و روان شناسی کودک  صورت گرفته‌اند حاکی از آنند که والدين در فرزندان خود از شيوه‌ها و روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند. برخی از والدين استفاده از روش‌های صحيح فرزندپروری (درست پروری) را وجهه همت خود می‌سازند؛ در حالی که ديگران، ممکن است به شيوه‌های فرزند پروری نامطلوب و نامناسب متوسل شوند، آنان ممکن است در تعامل با کودک خود به استفاده مکرّر از روش‌های تنبيه‌ی روی بياورند و يا اينکه کودک را به حال خود رها کنند و او را در انجام هر فعاليتی آزاد بگذارند.ترديدی نيست که نوع شيوه فرزندپروری می‌تواند اثرات بالفعل و بالقوه قابل ملاحظه‌ای بر رشد شخصيت، افزايش اعتماد به نفس و وضعيت عاطفی کودکان بر جای بگذارد. اين اثرات غالباً پايدار بوده و می‌توانند زندگی روانی آينده‌ی کودک را تحت الشعاع قرار دهد. 
بامريند يکی از دانشمندانی است که در زمينه شيوه‌های فرزند پروی مطالعات متعددی انجام داده است. وی سه شيوه يا الگوی فرزندپروری را که والدين در برخورد با کودک خود از آن ها استفاده می‌کنند را مطرح کرده است: 1- شيوه فرزند پروری مستبدانه ( تحکّم آميز)
در اين شيوه پرورشی، والدين تلاش می‌کنند تا رفتار فرزندان خود را شکل داده، کنترل و ارزيابی کنند. اين دسته از والدين، دوست دارند فرزندان‌شان دستورات و اوامر آنان را بپذيرند؛ بنابراين، هر گاه رفتار فرزندان‌شان با خواسته‌ها و مطالبات آنان در تضاد باشد از روش های تنبيه‌ی و مجازات استفاده می‌کنند. اين گروه از والدين در کنش‌های  متقابل و در تعامل خود با کودک سرد و بي‌روح عمل می‌کنند. کودکانی که در اين نوع از خانواده ها پرورش می‌يابند معمولاً مطيع و فرمانبردار هستند و در رفتار آنان غالباً پرخاشگری ديده می‌شود. 2- شيوه فرزندپروری مقتدرانه
در اين شيوه فرزندپروری والدين انعطاف پذير عمل می‌کنند. آنان ضمن اعطای آزادی برای فرزندان خود، مقررات روشن و آشکاری را برای آنان وضع می‌کنند. در عين حال، برای آن مقررات وضع شده دلايلی ارائه داده و غالباً در مورد خواسته‌هايشان با فرزند خود استدلال می‌کنند. اين والدين به نيازها و عقايد فرزند خود حسّاس هستند و آنان را به رعايت مقررات خانوادگی تشويق و تقويت می‌کنند.
اين دسته از والدين در روابط خود با کودکان صميمی هستند و برای راهنمايی و هدايت آنان غالباً از تقويت مثبت استفاده می‌کنند و هنگامی که شرايط ايجاب کند از سرزنش و تنبيه ملايم نيز بهره می‌برند. اين گروه از والدين برای اعمال کنترل، در مقابل فشارهايی مانند نق زدن، ناله کردن کودک تسلیم نمی‌شوند و برای هر کاری که در ارتباط با کودک خود انجام می‌دهند دليل منطقی و مستدلّ خود را توضيح می‌دهند.  اين والدين، برای رفتار خودمختارانه و انضباط ارزش قايل‌اند، زيرا معتقدند که کنترل منطقی و حساب شده موجب می‌گردد کودکان قوانين و اصول رفتاری صحيح را درونی کنند و در قبال رفتارها و اعمال خود احساس مسئوليت کنند.
کودکانی که در اين دسته از خانواده‌ها پرورش می‌يابند غالباً صميميت‌، خلاقيت، اصالت، سازندگی  و کنجکاوی خاصّی از خود نشان می‌دهند. با آزادی معقولی که در خانواده برقرار است اين کودکان فرصت گفتگو با والدين را پيدا می‌کنند و در تصميم گيری‌ها شرکت می‌جويند. به طور کلی می‌توان گفت اين کودکان پرانرژی و فعّال هستند و در بيان و ابراز احساسات خود کمتر دچار وقفه و بازداری می‌شوند. 3- شيوه فرزندپروری سهل گيرانه (آزادگذار) 
در اين شيوه فرزند پروری‌، والدين از فرزندان خود انتظار مشخصی ندارند و کودکان در بيان احساسات و رفتارهای خود آزادی عمل کامل دارند. چنين والدينی برای کنترل فرزندان خود به ندرت از زور و تنبيه استفاده می‌کنند. 
زندگی اعضای اين گونه خانواده‌ها با هرج و مرج و بی‌نظمی  همراه است ، در بسياری از موارد زندگی با اين وضع دشوار است  و خانواده دچار تزلزل می‌شود و آثار آن در زندگی فرزندان ملاحظه می‌شود. افراد اين خانواده‌ها، غالباً بی‌بند و بار، لاابالی، سهل انگار و بی‌هدف خواهند بود و معياری بر رفتار آنان حاکم نخواهد بود.   آنان احساس مسئوليت نداشته و قادر به زندگی اجتماعی سالم نيستند، نمی‌توانند با ديگران به سربرند و اغلب در زندگی با شکست مواجه    می‌شوند.منبع: دنیای روانشناسی کودک