هیجان­ها معمولاً دارای پیام بوده و هدفی را دنبال می­کنند. برای آن که هیجان­ها اثر مثبتی بر عملکردمان داشته باشند، لازم است شالوده و منشأ هیجان را بشناسیم. چرا هیجان رخ می­دهد؟ واقعاً چه هدفی دارد و چه کاری برای تغییر آن به هیجان مثبت می­توانیم انجام دهیم؟
در زیر به گام­هایی مؤثر برای تبدیل هیجان منفی به مثبت اشاره می­شود:

 1- به دنبال شناسایی عوامل ناشی از هیجان منفی باشید و این که چه پیامی در آن نهفته است.
2- پیام هیجان را بپذیرید و لازم است نگرش خودتان را تغییر دهید.
3- در مورد احساس و هیجان خودتان کنجکاو باشید: می­خواهید چطور احساس کنید؟ چطور باید این احساس را باور کنید؟ می­خواهید چه کاری الآن انجام دهید؟ از این احساس چه چیزی می­آموزید؟
4- اعتماد به نفس داشته باشید. موقعی را به یاد بیاورید که به خوبی می­توانستید از عهده­ی کارها برآیید.
5- بی­شک می­توانید شرایط را اداره کنید. درباره­ی سه روشی که می­توانید به خوبی شرایط را مدیریت کنید، فکر نمایید.
6- با شور و هیجان گام بردارید و اقدام کنید. شناسایی علائم هیجان منفی، گامی مؤثر در جهت مقابله با آن­هاست، به طور کلی،
­هیجان­های منفی در یکی از رده ­بندی­های زیر قرار می­گیرند:

 هیجان­های ناخوشایند:
این هیجان­ها خیلی شدید نمی­باشند و به سادگی می­توان از آن­ها رهایی یافت. شروع این کار با تغییر مدل و حالت ذهنی، شفاف سازی آن چه که می­خواهید و آن­گاه اقدام برای رسیدن به خواسته­ی خودتان است.

ترس: مجموعه­ای از واکنش­هاست که در اندام­های بدن به وجود می­آید و فرد را از خطرات احتمالی، مصون می­دارد. ترس، نشان دهنده­ی عدم آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط موجود است. حتی این عدم آمادگی می­تواند ذهنی باشد. برای غلبه بر هیجان ترس، باید از آن شرایط دوری جست یا مقابله کرد.

  هیجان آسیب­ زا: این هیجان وقتی رخ می­دهد که به خواسته­ ها و انتظارات خودمان ترسیم و احساس کنیم که ضرر کرده­ایم. این انتظار می­تواند یک فرد یا خودمان باشیم.

 خشم: واکنشی هیجانی ست که در زمان بروز اختلاف نظر، تعارض یا مناقشه عارض می­شود. خشم، هیجانی قوی­ست که همیشه با نفرت، پرخاشگری و خصومت همراه است. وقتی معیارها و انتظارات ما از سوی دیگران نقض می­شود، خشم حادث می­شود. برای جلوگیری از بروز خشم، باید انتظارات و استانداردهای زندگی را تغییر داد یا تعدیل کرد.

 ناکامی: هیجانی ست که وقتی انسان به هدف­اش نمی­رسد، آشکار می­شود هر چه هدف برای شخص ارزشمندتر باشد، ناکامی شدیدتر است. برای رهایی از این هیجان، راه کارهای رسیدن به هدف­تان را تغییر دهید. به یاد داشته باشید اگر یک کار را مکرر و به یک روش انجام دهیم و انتظار نتایج مختلفی داشته باشیم. انتظار بیهوده­ای ست.

 ناامیدی: هیجانی ست که از عدم دستیابی به خواسته و انتظار به وجود می­آید. برای جلوگیری از بروز ناامیدی، باید بدانید که هدف شما مناسب و خوب تعریف نشده است. هدف را با توجه با شرایط و امکانات موجود، دوباره تعریف کنید.

 گناه/تأسف: گناه، حالت هیجانی ناشی از نادیده گرفتن موازین اخلاقی و دینی­ست. گناه اغلب یک هیجان تجربه شده توسط افرادی­ست که معتقدند خطایی مرتکب شده­اند. در اصطلاح روان­شناسی، گناه به حالت عاطفی اطلاق می­شود که فرد به دلیل ارتکاب عملی به تعارض می­رسد. گناه با تأسف همراه است و نوعی تنفر می­باشد که فرد نسبت به اعمال گذشته­اش دارد. برای جبران گناه یا تأسف باید تلاش کرد؛ به طور نمونه توبه کنید و به درگاه خداوند استغفار نمایید؛ آن­گاه کارهای خیر و حسنه انجام دهید.

 درمانده/ افسرده: درماندگی و افسردگی، نوعی رنج بردن است. افسردگی در روان­پزشکی به معنی روحیه و خلق­و­خوی ضعیف است و اگر به مرحله­ی حاد برسد، نوعی بیماری روانی محسوب می­شود. بعضی از عرفا از جمله «مولوی» معتقدند که افسردگی ناشی از رکورد روح است. عوامل محیطی و شناختی، از عوامل ایجاد افسردگی هستند. توصیه می­شود در این شرایط، مهم­ترین اهداف خود را ارزیابی و اولویت­بندی مجدد کنید و به ترتیب، در جهت رسیدن به آن ها گام بردارید.

 تنهایی: حالت هیجانی شدید پوچی و انزواست که به شخص دست می­دهد. تنهایی یک احساس بیگانگی، جدایی و قطع رابطه با دیگران است. افراد تنها احساس می­کنند از رابطه با دیگران سود نمی­برند، آنان یک حس ذهنی پوچی درونی با احساس قطع رابطه با محیط اطراف­شان دارند. تنهایی، گاهی می­تواند تجربه ای مثبت و به لحاظ هیجانی مفرح باشد؛ به شرطی که در کنترل فرد باشد تنهایی، هیجانی­ست که می­گوید ما نیاز به ارتباط با دیگران داریم؛ بنابراین علاج این هیجان، برقراری سریع ارتباط اجتماعی با دیگران است.


منبع: http://egoscueportland.wordpress.com
منبع:
ترجمه و تنظیم: سیروس آقایار
کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی