-
2013_03_29, 22:30
بالا |
پست 1
هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو
هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو
هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو یا به طور خلاصه هرم مزلو، نظریه آبراهام مزلو نظریه پرداز کلاسیک مدیریت، در مورد نیازهای اساسی انسان است. این نظریه در میان بینش های حاصل از جنبش روابط انسانی در مدیریت مقارن با دوران رکود اقتصادی بزرگ غرب از اهمیت ویژه برخوردار بوده و نظریهای بنیادین محسوب میشود. این نظریه از نظریههای محتوایی در مورد انگیزش به شمار میآید. نظریه های محتوایی چیستی رفتارهای برانگیخته را شرح میدهند و به طور عمده با آنچه در درون فرد یا محیطش میگذرد و به رفتار فرد نیرو بخشیده سرو کار دارد؛ به عبارت دیگر این نظریهها، به مدیر نسبت به نیازهای کارکنانش بینش میدهند و به او کمک میکنند تا بداند کارکنان به چه چیزهایی به عنوان پاداش کار یا ارضا کننده بها میدهند؛ در حالیکه نظریههای فراگردی چگونگی و چرایی برانگیختگی افراد را توصیف میکنند.[۱]
به اعتقاد مزلو نیازهای آدمی از یک سلسله مراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار میگیرد. هنگامی که ارضای نیازها آغاز میشود، تغییری که در انگیزش فرد رخ خواهد داد بدین گونه است که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت یافته و محرک رفتار خواهد شد. نیازها به همین ترتیب تا پایان سلسله مراتب نیازها اوج گرفته و پس از ارضاء، فروکش کرده و نوبت به دیگری میسپارند.
محتویات
۱ نیازهای انسان
۲ نظریه های تکمیلی
۳ پانویس
۴ منابع
نیازهای انسان
هرم مزلو در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:

نیازهای زیستی: نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک،نیاز جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛
نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛
نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
خود شکوفایی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همان طور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود».[۲]
نیازهای مذکور در سازمان به صورت پرداخت حقوق و مزایا و امکانات رفاهی، ایجاد امنیت شغلی و مقررات حمایتی، تشکیل گروههای رسمی و غیررسمی در محیط کار، قائل شدن حرمت برای فرد و کار او در مراتب مختلف سازمان و ایجاد امکانات برای شکوفایی توانایی بالقوه افراد ارضا میشود. به طبقهبندی مذکور دو نیاز "دانشاندوزی و شناخت و درک پدیدهها" و "نیاز به زیبایی و نظم" نیز اضافه شده است؛ که قبل از نیاز به خود شکوفایی قرار میگیرند. اگر چه نظریه سلسله مراتب نیازها مستقیماً برای انگیزش کاری طراحی نشده است، اما میتوان نتیجه گرفت که با ارضای این نیازها، برای فرد، انگیزه به کار در سازمان ایجاد خواهد شد.[۳]
نظریه های تکمیلی
البته باید به این نکته هم توجه داشت که سلسله مراتب نیازها، ضرورتاً از الگوی ارائه شده مزلو پیروی نمیکند و قصد و سخن وی نیز این نبوده است که بگوید این سلسله مراتب کاربرد همگانی دارد. او بر این باور بود که این سلسله مراتب الگویی نمونه است که در اکثر مواقع صادق میباشد. برخی از نطریهپردازان کوشیدهاند نظریه مزلو را تعدیل کنند تا از نظر رفتاری منعطفتر شود مانند نظریه «مراحل مختلف زندگی» و نظریه «زیستی – تعلق – رشد».
پانویس
↑ رضائیان، علی؛ مدیریت رفتار سازمانی، تهران، سمت، ۱۳۷۹، اول، ص ۱۰۴
↑ همان، ص ۱۰۹ و ۱۱۱
↑ الوانی، سید مهدی؛ مدیریت عمومی، تهران، نی، ۱۳۸۶، چاپ سیام، ص ۱۵۷
ویکیپدیا
-
-
2013_06_09, 11:52
بالا |
پست 2
RE: هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو
ویژگی های انسان خود شکوفا:
-حس تشخیص واقعیت، آگاهی از شرایط موجود و واقعی، واقع گرا، قضاوت بیطرفانه و
عینی و نه بر اساس طرز تفکر شخصی و متعصبانه.
-طرز نگرش بر مشکلات به عنوان چالشها و شرایطی که نیـاز بـه راه حل دارند ونه به
عنوان حربه ای برای شکوه گری و توجیهات فردی.
-نیاز به حریم و تنهایی و توانایی تحمل تنهایی.
-متکی به قضاوتها و تجارب خویش، مستقل، عدم اتکاء بـه فـرهنـگ و محـیـط
پـیرامون خود برای شکل گیری عقاید و دیدگاه ها.
- عدم تأثیر پذیری از فشارهای اجتماعی.
- دموکراتیک، منصف و بدون قائل شدن به تبعیض، پذیرش و لذت بردن از تمامی
فرهنگـها، نژادها و تفاوتهای فردی انسانها.
- از لحاظ اجتماعی دلسوز و مهربان، دارای خصوصیات انسانی و بشر دوستانه.
- پذیرش افراد همانگونه که هستند و عدم تلاش برای تغییردادن آنها.
- در کنار دیگران راحت بودن، با وجود هر نوع گرایش نا متعارف دیگران.
- خود انگیخته و با اصالت بودن، با خویشتن صادق است، هـمان گـونـه که دوست
دارد رفتار می کند و نه آنگونه که دیگران از وی می خواهند.
- شوخ طبع بودن البته حس شوخ طبعی ایی که متوجه خود و یا وضعیت کلی
بشریت است و نه دیگران.
- تعداد محدودی دوست صمیمی دارد و نه تعداد زیادی رابطه سطحی.
- علاقه مند به همه چیز حتی امور عادی.- خلاق-مبتکر و اصیل.
- بدنبال تجارب ناب و دستیابی به موفقیت هایی است کـه اثـری مـانـدگـار از خود
بجای گذارد.
-
-
2013_08_29, 12:15
بالا |
پست 3
RE: هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو
اینم هرم اصلاح شده مازلو 
-
-
2013_08_29, 18:45
بالا |
پست 4
RE: هرم سلسله مراتب نیازهای مزلو
سلسله مراتب مازلو به تعبیری می خواد بگه چطور جامعه ای می تونه مردمش رو به سمت خودشکوفایی و بزرگ منشی و پیشزفت سوق بده تا چنین مردمی بتونن خود جامعه رو به سمت ترقی و توسعه هدایت کنند. امنیت و آرامش زاییده چنین تفکری در جامعه است.
برعکس وقتی بخواهی فردی یا اجتماعی از حدی فراتر نره یا جامعه ای اونقدر پیشرفت نکرده باشه که بتونه نیازهای عالی مردمش رو برآورده کنه، کاری می کنه که افرادی که نیازهای سطح پایینشون براورده شده و به سمت نیازهای سمت بالا رفتن بیان به حد پایین.
فرض کنید جامعه ای فقط می تونه یا فقط بهش اجازه دادن که توانایی برآورده کردن نیازهای فیزیولژیک رو داشته باشه. حالا آدمی تو مرحله خودشکوفایی قرار گرفته و می خواد هرچه بیشتر از جوانب مختلف خودش رو توسعه بده و این جامعه که درش هست فقط توان برطرف کردن نیازهای سطح پایینش رو داره. حالا باید چی کار کنه؟
اول غرورش رو بشکنه، اعتماد بنفسش رو بگیره تا بفهمه که نمی تونه هیچ کاری رو با اراده خودش انجام بده. بعد عزت و احترامش رو لگد مال کنه. بعد دوستاش رو بگیره. بعد شغلش و خانواده اش و ... رو. و در نهایت گشنه و تشنه اش بگذاره و در معرض صحبت های لجن قرارش بده تا به زور میل جنسیش ظهور پیدا کنه.
در نهایت رهین منتش کنه که ما برات آب و خوراک و لذت جنسی فراهم می کنیم. تو از شدت نیاز درحال مرگ بودی و ما رهین منتت کردیم که نیازهایت رو براورده کردیم.
اینطور میشه سطح که افراد باید درش قرار داشته باشن رو کنترل کرد.
-