شاید شما هم شنیده اید  ویا خوانده اید و متعجب هم شده اید که چرا عده ای خودر ا بالاتر از دیگران دیده ومعیار درستی و راستی و حق می دانند واصرار دارند که  شنونده و خواننده را مجاب کنند که فقط هر چه آنها می گویند درست است و حق را باید با آنان سنجید .یکی را چنان بالا می برند که گویی فرشته نجات است ومدتی بعد با یک چرخش 180 درجه ای ، اورا وصله ای ناجور می دانند که از اول هم اشتباهی بود  وتمام حرف ها وتعریف و تمجید های  چندی قبل خویش را فراموش می کنند (یا گمان می کنند مردم   فراموش کرده اند) .جالب است که اینان همانهایی هستند که مدعیند  بر گذشته و حال و هم آینده احاطه وآگاهی دارند !! .شگفتا قدرت  ومقام چقدر غرور و منیّت  می آورد!  اما به هر صورت همه باید بدانیم که این میز و مقام وقدرت  و شوکت  پایدارنیست  که اگر بود امروز نوبت اینان نبود  .آنچه پایداراست  مقام و منزلتیست  که خدایی باشد .شرح و حال این گونه افراد را مولوی چه زیبا بیان کرده  :


نر دبان    این    جهان   ما  و   منیست
عاقبت   این   نردبان    افتادنی   است
 
لاجرم   آن   کس  که  بالا تر نشست
 استخوانش سخت تر خواهد شکست




منبع: