-
2013_04_30, 14:14
بالا |
پست 1
نگاهی دوباره به هوشهای چندگانه و نظریه گاردنر
بخشی از نتیجهگیری مقاله تأثير آموزش مبتني بر نظريه هوشهاي چندگانه در پيشرفت تحصيلي رياضي دانشآموزان پايه اول دبیرستان را برای توجه دادن به مبانی نظریه گاردنر در آموزههای اسلامی در این پست آوردهایم.اساس نظريه هوشهاي چندگانه كه ناظر به تفاوتهاي فردي و تأثير شرايط و محيط است (آرمسترانگ، 2009)، ريشه در آموزههاي ديني ما دارد. آنجا كه در شرح آیه 32سوره مبارکه زخرف[1]بيان شده است كه ما مردم را با استعدادهای مختلف و شرایط گوناگون آفریدیم و اگر همه در یک سطح از استعداد و یک سطح از قدرت بودند، نظام هستی متلاشی میشد. چون کارها گوناگون است و کارهای گوناگون را باید استعدادهای گوناگون به عهده بگیرد لذا باید تفاوت باشد. به هر حال شکی نیست که تفاوتهای میان افراد ناشی از حکمت الهی است و عامل تمامی حرکتها، تعالیها و رمز و راز تکامل است(معينالاسلام، 1380). لذا می بینیم مولای متقیان فرمودند: "خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوی باشند، هلاک می شوند[2]". قرآن کریم با اشاره به تفاوتهای فردی می فرماید: «ما لَکُمْ لا تَرجُون لِلّهِ وِقاراً وَ قَدْ خَلَقَكُمْ اَطْواراً[3]؛ چرا در برابر خدایی که شما را گوناگون آفریده است تعظیم نمیکنید؟!»تأثير شرايط و اصلاح آن براي ايجاد تغيير مطلوب در انسان نيز مطمح نظر معارف اسلامي است؛ چرا كه آدمي به سبب اتحاد نفس و بدن، در وضعيتهاي مختلف محيطي، در معرض حالات، احساسات و افكار معيني قرار ميگيرد. اين امر در مورد شرايط زماني، مكاني و حتي اجتماعي است. آيات و روايات عديدهاي دلالت بر اين دارد كه براي زدودن پاره اي از حالات و رفتارهاي نامطلوب و نيز براي ايجاد حالات و رفتارهاي مطلوب در انسان، بايد به دستكاري شرايط محيطي او برخاست. تغيير روابط آدمي با شرايط زماني و مكاني و خاصه شرايط اجتماعي، مبدأ تغيير بسياري از حالات و رفتارهاي اوست(باقري، 1388).ميتوان هريك از دانشآموزان را به سان يك منشور يكتا، و هوشهاي چندگانه را شبيه به يك طيف رنگي در نظر گرفت. آيساك نيوتن[4] دريافت كه نور خورشيد شامل همه رنگهاي قابل ديد طيف رنگي است(ليندز[5]، 1997). ميدانيم هر منشور، تركيبي از رنگهاي متفاوت نور خورشيد را كه بر خلاف عقيدهي عامه مردم، بدون رنگ است، به گونهاي خاص جدا ساخته و طيفي را نمايان ميگرداند. اين طيف شامل رنگهاي متمايزي است كه قابل رؤيت بوده و همچنين شامل اشعه ماوراء بنفش و مادون قرمز است كه قابل رؤيت نميباشند. برخي هوش عمومي را براي افراد چون پرتو خورشيد، با شدت و ضعف متفاوت ميبينند. اما از نظريه گاردنر برميآيد كه هر كس چون يك منشور منحصر به فرد، ميتواند از پرتو هوش عمومي، طيفي يكتا از هوشهاي گوناگون را به منصه ظهور بگذارد. گاهي اوقات هوشهاي افراد قابل مشاهده و آشكار هستند و گاهي نيز قابل ديد نيستند و منتظر فعّال شدن يا كشف شدن خود هستند. در اينجاست كه روشهاي متفاوت و متنوّع و در عين حال منسجم از برنامههاي آموزشي بايد ارائه گردد تا همهي دانشآموزان بتوانند همه هوشهايشان را متجلي نمايند؛ چراكه هر كس تمام هوشها را داراست.
[hr][1] اَهُمْ يَقسِمُونَ رَحْمَهَ رَبَّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَينَهُم مَعيشَتَهُم فِي الحيوه الدُّنيا وَ رَفَعْنا بَعْضٌَُم فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرياً وَ رحْمَتُ رَبُِكَ خَيْرٌ ممّا يَجمَعُونَ.[2] لايزال النّاس بِخَيرٍ ما تَفاوتُوا فَاذا ستوُوا هَلَكوا(بحارالانوار طبع قديم, ج17, ص101).[3] سوره نوح آيه 13 و 14[4] Isaac Newton[5] Lynds
منبع:
-