اشتباهات والدین در گرایش جوانان به دوستی با جنس مخالف
الف) عدم آموزش صحیح والدین به فرزندان در مورد جنس مخالف
اغلب نوجوانان در سنین دوازده ـ سیزده سالگی، به دلیل بیداری غریزه جنسی نسبت به جنس مخالف مشغولیت ذهنی پیدا می کنند و می خواهند بدانند که جنس مخالف آنها چگونه آدمی است. اگر در این شرایط به آنها درست اطلاعات داده نشود، به علت کنجکاوی به سمت دوستان و اطرافیان می روند تا پاسخ پرسش هایشان را دریافت نمایند. به همین دلیل یا با اطلاعات غلط دوستان و سایت ها و یا با دوستی های خطرناك با جنس مخالف مواجه می شوند.
در دین اسلام برای برخوردهای فرهنگی و اجتماعی زن و مرد با یكدیگر حدود مشخص شده است و برخورد آنها در قالب این حدود هیچ مشكلی ندارد
ب) محدود کردن مطلق فرزند در برخورد با جنس مخالف توسط خانواده
گاه خانواده ها نوجوان خود را از هرگونه برخورد با جنس مخالف محروم کرده و آنها را به شدت از این امر باز می دارند زیرا هر گونه ارتباطی با جنس مخالف را برخلاف شرع و گناه می دانند. در حالیكه در دین اسلام برای برخوردهای فرهنگی و اجتماعی زن و مرد با یكدیگر حدود مشخص شده است و برخورد آنها در قالب این حدود هیچ مشكلی ندارد.
ج) نبود کانون محبت در خانواده
برقراری پیوند روحی و عاطفی عمیق بین والدین و فرزندان از اهمیتی خاص برخوردار است. این پیوند سبب می شود که بسیاری از نیازهای روحی و عاطفی فرزندان در محیط خانواده برآورده شود و آنان دچار کمبودهای عاطفی نگردند. خانواده ها بايد بستري فراهم كنند تا دختر خانم ها به راحتي مسائل خود را با آنها در جريان بگذارند تا نيازهاي عاطفي شان برطرف شد. افرادی که از چنین روابط روحی سالمی در محیط خانه محرومند، دچار كمبود محبت و عاطفه شده و برای جبران کمبودهایشان به سوی دوستی با جنس مخالف برای تامین نیاز به محبت شان پیش می روند. البته گرایش به این نوع دوستی ها در دختران بیشتر از پسرها می باشد.
د) سختگیری خانواده در مورد ازدواج
متاسفانه برخی از والدین در زمینه ازدواج فرزندانشان تنها به بهانه اینكه بزرگتر و با تجربه ترند و هدفشان خوشبختی و سعادت آنهاست اقدام به تصمیمات و اعمالی می كنند كه برخلاف رضایت فرزندانشان بوده و گاه حتی سعادت را از زندگی آنها دور می كند و مشکلات فراوانی بر سر راه ازدواجشان فراهم می آورد. از این رو اغلب فرزندانی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند برای رهایی از فشارهای روحی حاصله از تحمیل خواستههای نابجای اطرافیان و به نوعی پیاده کردن اهداف خود در زندگی، ناخواسته تن به دوستیها و عشق های کاذب و ازدواج های این چنینی می دهند.
اگر ارتباط و ابراز علاقه قبل از ازدواج، بدون نظارت پدر و مادر باشد، قطعا مسایل و مشکلاتی را ایجاد میکند و ادامه زندگی مشکل میشود. شاید زوجها در یک، یا ۲ ماه اول پس از ازدواج، احساس رضایت کنند، اما پس از آن مشکلاتی به وجود میآید. مثلا به یاد دوست قدیمی خودشان میافتند و این مسأله، زندگی را با مشکلاتی مواجه میکند و تفاهم و صمیمیتها را کم می کند. در آن زمان مطمئنا زن و مرد دیگر حرف جدیدی را نمیتوانند به هم بگویند. دیگر نمیتوانند نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده کنند، چون این نیازها را قبل از ازدواج برآورده کردهاند. نظارت و آگاهی پدر و مادر میتواند از ایجاد چنین شرایطی جلوگیری کند.
اگر پدر و مادر از روابط خبر داشته باشند و بدانند پسر مقابل، شرایط لازم برای ازدواج را ندارد، می توانند با شیوههای مناسب، مانع تشکیل یا ادامه این روابط شوند. مشکل این است که این آگاهی در خانوادهها وجود ندارد و پس از مدتی که با خبر میشوند، راه برگشتی برای آنها وجود ندارد که مطمئنا نتایج آن منفی خواهد بود.
جلوی این ارتباطها را نمیتوان گرفت؛ نمیتوان تلفن و اینترنت را جمعآوری کرد. کنترل و نظارت پدر و مادر مهم است. اگر شرایط تربیتی و اعتماد در خانواده باشد، فرزندان می توانند خانواده و به خصوص مادر را از این ارتباط آگاه کنند. پدرها و مادرها میتوانند در همان ابتدای شروع این ارتباط، جلوی توسعه آن را بگیرند. بیشترین آسیبی که خانوادهها قبل از ازدواج متحمل میشوند، ارتباطات بیحدی است که بدون نظارت انجام میگیرد.
آمار
نتایج یک تحقیق انجام شده از سوی انجمن مددکاری علمی ایران، نشان می دهد که تنها ۱۰ درصد از ارتباطاتی که قبل از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد به ازدواج منجر می شود و در ۹۰ درصد باقی این ارتباطات قطع خواهد شد.
در این تحقیق که در ۵ استان بزرگ کشور و از بین ۳۰ هزار نفر نمونه انجام گرفته است نتایج نشان می دهد که از بین همه این افراد تنها ۱۰ درصد با دوست خود ازدواج کرده اند و بقیه ارتباط ها با گذشت زمان به جدایی ختم شده است.
بر اساس نتیجه دیگری که از این تحقیق حاصل شده است ، این دوستی ها از ۱ ماه تا ۷ سال ادامه داشته اما در همه موارد نتایج یکسان بوده است.
نکته قابل توجه دیگری که از این پژوهش به دست آمده است نشانگر این موضوع است که از این رقم نیز تنها ۲ درصد از این ازدواج ها با هدف های فردی و علاقه به طرف مقابل انجام شده است و ۸ درصد مابقی به دلایل مالی و دارابودن امکانات فرد به ازدواج منجر شده است.
اما آمارهای به دست آمده:
۱- افراد مجرد نسبت به افراد متاهل دارای بیشترین رابطه با جنس مخالف هستند، به طوری که ۷۶% افراد مجرد و ۲۴% افراد متاهل بودند.
۲- از لحاظ سنی ، بیشترین رابطه با جنس مخالف، بین ۳۰-۲۵ سال سن است.
۳- بیشترین افرادی که دارای دوست دختر هستند، دارای مدرک لیسانس و بالاتر هستند. به عبارت دیگر با افزایش مدرک تحصیلی ، رابطه با جنس مخالف افزایش می یابد
۴- بیش از ۸۴% پسران با قاطعیت اظهار داشته اند که با این گونه دختران هرگز ازدواج نخواهند کرد، زیرا به نجابت و پاکدامنی آنها به هیچ وجه اعتماد ندارند و معتقدند که این گونه دختران که به آسانی با آنها دوست شده اند، می توانند با هر کس دیگری دوست شوند.
سایت میگنا