سردرگمی

[پ ق خ]

من 24 ساله از طریق دوست 17 سالم با پسری آشنا شدم.مادرم دورادور یه بوهایی برده بود. اوایل همه چیز بی نظیر بود ولی نوع رابطه مشخص نبود. و رابطه فیزیکی بر قرار شد نا خواسته و ادامه دار شد ولی نه خیلی شدید... من عاشق و دیوونه اش شدم وقتی بعد از 1سال هیچ تغییری نکرد باهاش صحبت کردم و گفتم که عاشقشم و نوع رابطه مشخص نیست و اون یه سری شرایطی گفت که من ندارم و معقول هم نبود... و خواست که به عنوان دو دوست اجتماعی معاشرت کنیم و من قبول نکردم و رابطرو تموم کردم. چند بار پی گیری کرد ولی من ... 5 ماه گذشت و هیچ تماسی نداشتیم و من داغون شدم تو این مدت از همه چیزم افتادم مریض شدم... تا عروسی یه دوست مشترک همدیگرو دیدیم و من معمولی رفتار کردم. ما دوستای مشترک داریم و دوست 17 ساله من ... بعد از این جریانات من باید در جاهایی که اون هست برم؟ با دوستام چیکار کنم؟

[areya]

سلام
متاسفانه اینجور دوستی ها این مضرات روداره
ضرر دوستی باجنس مخالف بیشتر ازنفع اونه وخودتون به این امر واقف شدین خصوصا وابستگی هایی که ایجادمیشه در واقع می توان گفت مشکل احتمالی که ممکن است این گونه روابط کنترل نشده در زندگی آینده فرد ایجاد کنند همانا عبارتند از: "وابستگی یا شکست ناشی از جدایی" ،ممکن است در ابتدای شروع رابطه،، هدف تنها باهم بودن باشد ولی بعد از صمیمی شدن وابستگی و در نتیجه عدم جدایی ایجاد شود.
اینجور که شما عنوان کردین هدف او ازدوستی شاید فقط سوء استفاده ازشما بوده .البته به قول خودتون الان 5 ماهه رابطه ندارین واین خوبه
سوال کردین میتونین جاهای برید که اون هست؟
اگر جایی که اون باشه احتمال آسیب وخطر برا شما داره وقصد رابطه باشمارو داشته باشه وشما عذاب روحی ببینید   بهتره که به اونجاها نرید
البته منظور از جاهایی که اون هست پارتی های دوستانه یا مجلس های خصوصی که نیست؟
دوستان مشترکتون هم اگه که افکارمنحرف دارن بهتره که در راطه با اونا کمی دقت کنی وکمتر با اونا باشی
 

[موج آبی]

سلام دوست عزیز
5 ماه تحمل کردید بهتره از دوستاتون فاصله بگیرید و به آیندتون فکر کنید برای چی باید با کسی باشید که ارزش شمارو زیر سوال برده و بعد از یک سال فقط استفاده ی ابزاری از شما براش مهم بوده و با ارائه ی بهانه نخواسته با هم ازدواج کنید
من هم رفتن به جاهایی که ایشون هستند را تائید نمی کنم
به هرحال عاشق شدن عالمی داره اما ارزششو باید داشته باشه

[پ ق خ]

منظورم از جاهایی که اون هست همون جمع های دوستانمون هست و چون ما دوست های مشترک داریم
و منظور تنها بودن با اون نیست مثل قبل. از یک طرف دوستام هستن و از یک طرف مواجه شدن با اون و این که نمی دونم باید چه طور رفتار کنم وقتی می بینمش
نمی دونم اصلا درست هست که برم تو مهمونی های دوستانه ای که اون هستو دیدار دوباره باشه؟

[areya]

ببینم:خانواده ها ازاینجور مهمونیها اطلاع دارن؟
اگه پنهانیه که رفتن اینجور جاها به صلاح شما نیس
دوستاتو میتونی جاهای دیگه هم ببینی چرا فقط جاهایی که اون حضور داره؟

[موج آبی]

دوست عزیز ایشون از دوستان مشترکتون به احتمال بالا میخوان استفاده کنن تا دوباره با شما ارتباط برقرار کنن در مور برخورد و اینکه برید ونرید باید به خودتون برگردید که می خواید دوباره شروع کنید یا خیر؟

[پ ق خ]

بله اطلاع دارن.
ای کاش این طور که شما میگید بود ولی من فکر می کنم اون دیگه نمی خواد و براش فرقی نداره من باشم یا نه .نمی دونم
و این که فهمیدم تو این 5 ماه یکی تو زندگیش بوده و تازگی بهم زدن
اگر اون بخواد که برگرده و اینو نشون بده من پسش نمی زنم مشکل این جاست کشاید نخواد و چون من هم تو عروسی طوری نشون دادم که مثل قبل ضعیف نیست در برابرش

[areya]

میشه هدفتو به طور واضح مشخص کنی ؟
ظاهرا دوس داری که دوباره باهاش باشی ؟
درمورد اینجور دوستی ها فکر کنم که به اندازه کافی بدونی ولطمه ای هم که دیدی وهدفی هم که اون داره کاملا آگاهی
نکنه ازما میخوای راهی رو نشون بدیم که باهاش ادامه بدی؟