فراموش کردن گذشته می ‌تواند کنار آمدن با مرگ، طلاق یا برهم خوردن رابطه‌ها را شامل شود. توصیه‌هایی که برایتان آورده‌ ایم کمکتان می‌کند با گذشته خداحافظی کنید و به سمت آینده پیش روید.
بطور کلی برای هر انسانی فراموش کردن روزها و گذشته‌های تلخ زندگی و کنار آمدن با فقدان‌های مختلف، مانند: مرگ عزيزان، قطع ارتباط با يک دوست ‌و... کار بسيار سختي محسوب می شود و بی ‌ترديد نمی توان گفت که اين کار، يک کار ساده است، اما با اين وجود راه‌هايی عملی، برای فراموش کردن چنين گذشته‌های تلخی وجود دارد.
توجه داشته باشيد که قبل از اينکه بخواهيد مثلا از يک رابطه خداحافظی کنيد، يا گذشته‌ ای را به فراموشی بسپاريد، لازم است که با آنها کاملا روبرو شده و اگر اشتباهی وجود دارد که شما تاکنون با آن دست و پنجه نرم می کرديد، از اين پس بايد مسئوليت اعمالتان را بپذيريد.
به هر روی در همين راستا، چند توصيه‌‌ روانشناسان را برای رو به رو شدن با چنين مواردی، برايتان بازگو می کنيم:
در مورد افکار و خاطرات خود بنويسيد، نقاشی بکشيد و در موردشان حرف بزنيد. برای فراموش کردن گذشته ‌تان بايد به خاطراتتان احترام بگذاريد
با دور ريختن احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناک خود، آنها را فراموش کنيد. خواهيد ديد که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنيد.

درصورت امکان به عقب برگرديد و با کسانی که در آن خاطرات دخيل بوده‌اند حرف بزنيد. برای فراموش کردن گذشته‌ تان بايد به عقب برگرديد.

احساسات واقعی خود را با کسی در ميان بگذاريد وحتی اگر صلاح است به آنها اعتراف کنيد.
 
برای فراموش کردن گذشته‌ تان بايد احساسات خود را بروز بدهيد و اگر بايد با اشتباهات‌ خود کنار بياييد، بايد تقصير يا گناه ‌تان را گردن بگيريد.

معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنيد. برای فراموش کردن گذشته ‌تان بايد آسيب‌ پذير باشيد.

برای کنترل پرخوری ها، اعتياد يا آسيب رساندن به خودتان بخاطر گذشته دردناکتان کمک بگيريد.
برای فراموش کردن گذشته بايد غرور را کنار بگذاريد.
فراموش کردن عزيزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته‌ايد، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر يا برادرتان باشد که از شما دور شده يا هر کس ديگری، بسيار مشکل است.
فراموش کردن گذشته نياز به تلاش و انرژی بسيار دارد. مطمئن باشيد که بعد از اين گذشته‌های دردناک، نه تنها می توانيد به زندگی ‌تان ادامه دهيد بلکه عاقل ‌تر، آرام ‌تر، و متمرکز تر خواهيد بود.
فراموش کردن گذشته تلخ يعنی چه؟
فراموش کردن گذشته، يعنی اينکه قبول کنيد که برای تغيير گذشته کاری از دست تان برنمی آید. در مواجهه با شکست خود شما هرچه از دست تان برمی ‌آمده کرده‌ايد. بايد بدانيد که تا جاييکه می ‌توانسته‌ ايد خوب، مهربان و موثر بوده‌ايد. اگر قرار بود به عقب برگرديد مطمئنا نمی ‌توانستيد کاری بيش از آن انجام دهيد. پس بايد گذشته را فراموش کنيد. فراموش کردن گذشته، يعنی خود را برای اشتباهاتتان ببخشيد. فکر کردن دوباره به آنچه که می توانستيد يا بايد انجام می دانيد هيچ اثری ندارد. اگر با اشتباهاتتان درگير هستيد يا شکست خورده‌ايد سعی کنيد خودتان را ببخشيد.

فراموش کردن گذشته، يعني افکارتان را بشناسيد. اگر می بينيد که مدام درگير گذشته هستيد، با ملايمت افکارتان را به زمان حال برگردانيد. سعی کنيد اين عادت را کنار بگذاريد که مدام به اشتباهات گذشته ‌تان فکر کنيد. فراموش کردن گذشته؛ يعنی به ذات زمان اعتماد کنيد. زمان می گذرد و شما هم بايد از گذشته بگذريد. زخم ‌هايتان به مرور التيام می ‌يابند و فقط جای آن برجا می ماند. فراموش کردن گذشته، يعنی ارتباطات جديد ايجاد کنيد. لازم نيست که حتما يک گروه دوست تازه پيدا کنيد، می ‌توانيد يک دوستی جديد را با يکی از همکارانتان شروع کنيد يا يکی از همسايه‌ها را برای شام به خانه ‌تان دعوت کنيد. اگر در مورد شکست‌هايتان با کسی حرف بزنيد راحت‌ تر می ‌توانيد با آنها کنار بياييد.
فراموش کردن گذشته، يعنی در مکالمات خود به دنبال تعادل باشيد. خيلی مهم است که دردها و ناراحتی هايتان را با ديگران قسمت کنيد اما به همان اندازه مهم است که به زندگی ديگران هم علاقه نشان دهيد. فراموش کردن گذشته، يعنی يک دنيای تازه را تجربه کنيد. شروع به تحصيل در يک رشته تازه کنيد يا يک سرگرمی جديد پيدا کنيد. براي فراموش کردن گذشته بايد به دنبال جهت‌های تازه باشيد. فراموش کردن گذشته، يعنی زمان‌ تان را در اختيار ديگران قرار دهيد. فرصت‌های بيشمار تازه‌ ای وجود دارد که به شما کمک می کند با گذشته‌ تان خداحافظی کنيد.
فراموش کردن گذشته (چه به معنای ترک یک رابطه عادتی یا سوگواری از مرگ عزیزی باشد) یکی از سخت‌ ‌ترین کارهاست. حتی با اینکه آن رابطه‌، رابطه ‌ای ناسالم بوده اما هنوز هم برای جدا شدن از آن مشکل دارید.

آسان نیست، اما راه های عملی وجود دارد که کمکتان کند گذشته ‌تان را فراموش کنید. اما قبل از اینکه با گذشته خداحافظی کنید، لازم است با خاطرات و تجربیاتتان رو به ‌رو شوید.
راهکارهایی برای فراموش کردن گذشته های تلخ از ذهن

با جرات می شود گفت در همه جای دنيا كسی وجود ندارد كه تا به حال اتفاق و خاطره ای بد را تجربه نكرده باشد. همه ما تجربه‌های ناخوشايندی داشته‌ ايم كه در گوشه ای از ذهن ما ثبت شده و هر ازگاهی مرور آن برایمان عذاب آور است. عده ای آن را به سرنوشت نسبت می دهند و عده ای همه اتفاقات را بازتاب رفتار خود انسان‌ها مي دانند اما چيزی كه مهم است نحوه نگرش و برخورد ما با خاطره های تلخ است. يادآوری و تفكر در مورد خاطرات ناگوار گاهی تا آنجا پيش می رود كه انرژی و توانايی ادامه زندگی را از انسان سلب می كند و اينجاست كه بالاخره همه ی ما با اين سوال رو به رو می شويم كه با اين خاطرات تلخ چه بايد كرد؟ اما ما راه رويارويی با خاطرات ناخوشايندتان را برايتان می گوييم.

-- با خودت روراست باش

قبل از هر چيز بايد با خودتان شفاف باشيد و در مورد اين موضوع به نتيجه ای روشن برسيد كه فكر كردن در مورد گذشته و مرور تجربه های  تلخ برايتان آزار دهنده است و مثل يك سم كشنده در دراز مدت شما را از پا خواهد انداخت. بايد از اين وضعيت خسته شويد، خسته از غصه خوردن و فكر كردن و مرور تجربه های گذشته، خسته از احساس افسردگی و حسرت در مورد گذشته و بعد از اين خستگی سودمند و به موقع، بايد همه ی توانت را برای مقابله با اين حس يك جا جمع كنی. تنها به اين فكر كن كه همين الان درست همين الان ديگر نمی خواهی حسرت گذشته را بخوری و از داشتن حس افسردگی و ناراحتی به اندازه كافی خسته شده ای.

-- يك راهكار عملی و موثر

يك مكان دنج و راحت را درنظر بگيريد و آنجا بنشينيد. چشم‌هايتان را ببنديد و چند نفس عميق بكشيد. به تاريكی پشت پلك تان توجه كنيد و سعی كنيد فضای تاريك را در مقياسی بزرگ تر تصور كنيد، آنقدر كه سياهی همه اطراف شما را احاطه كند. حالا يك تلويزيون را تصور كنيد كه در مقابلتان قرار گرفته است و حتی الامكان اين تلويزيون را قديمی در نظرتان تجسم كنيد چون شما در حال بازسازی اتفاقات گذشته تان هستيد. بعد از اين كار حادثه ای كه باعث دلخوری شما شده است را در صفحه تلويزيون خلق كنيد و با دقت به آن نگاه كنيد. شخصيت‌هايی كه هنگام به ‌وجود آمدن آن حادثه تلخ وجود داشته اند را با جزئيات تصويرسازی كنيد. صداها، رنگ‌ها و حتی بويی كه در آن لحظه حس كرده ايد را از قلم نيندازيد. بعد از اين كار نوبت شماست.
سعي كنيد با دكمه ای كه روی بدنه تلويزيون است (يادتان باشد كه تلويزيون شما از نوع قديمی است و كنترل ندارد) صداها را كم و زياد كنيد. صداهايی كه باعث رنجشتان شده را كم و آن‌هايی كه حس خوبی به شما می دهد را زياد كنيد. می توانيد رنگ صورت يا لباس شخصيت هايی كه در اين فيلم سينمايی خودساخته، باعث آزارتان شده است را كمرنگ تصويرسازی كنيد. به تدريج شخصيت‌ها را حذف كنيد و حتی می توانيد نوع جملات آن‌ها را با سليقه خود تغيير دهيد. بعد از اين كه تصاوير كمرنگ و كمرنگ تر شد، دستتان را روی دكمه خاموش تلويزيون بگذاريد و تمام صحنه مربوط به آن تجربه تلخ را برای هميشه محو كنيد. انجام اين تمرين را اگر برای چند بار انجام دهيد، می تواند كمك زيادی به فراموشی اتفاق تلخ گذشته تان كند.

-- تغيير خاطرات آن طور كه دوست داريد

وقتی از يك خاطره تلخ صحبت می كنيد و سعی داريد آن را با كسی به اشتراك بگذاريد تقريبا همه آدم‌ها يك جواب مشترك را به شما می دهند و آن اين جمله است: ((از خاطره بد بگذر و فراموشش كن)) اما در دنيای واقعيت وقتی صحبت از عمل وسط می آيد، اينكار كمی مشكل به نظر می رسد. فراموش كردن اتفاق تلخ كار خيلی سختی است اما حداقل می توانيد نوع احساسی كه نسبت به آن تجربه بد داريد را تغيير دهيد. وقتی خاطره ای تلخ را مرور می كنيد قبل از هر چيز به اين فكر كن كه اين اتفاق می تواند جنبه مثبتی هم برای شما داشته باشد. به دنبال آن جنبه مثبت و خوب، تجربه ناخوشايند هم داشته باش تا حسی جديد را جايگزين حس آزار دهنده سابقت كنی.

-- خودت را از قلم نينداز

هنگام مرور و تصويرسازی يك حادثه تلخ، آيا خودت را در تصاويری كه دوباره بازسازی كرده‌ ای می بينی يا خير؟ اگر خودت را در صحنه نمی ‌بينی اين نشان مي‌دهد كه شما هنوز غرق در احساسات باقی مانده از خاطرات گذشته ‌ات هستی. اما وقتی در تصويرسازی تجربه ‌های تلخ گذشته ‌ات خودت را هم تجسم می كنی اين نشانه خوبی است چون شما به‌عنوان يك تماشاچی به آن اتفاق نگاه می كنيد و خودتان را جدا كرده ايد و آن صحنه ی تلخ را در زمان حال و جايی كه هم ‌اكنون هستی نگاه می ‌كنی، يادت باشد گذشته تنها يك خاطره است و اين ما هستيم كه آن‌ها را زنده می كنيم. در اين تصوير‌سازی‌ و احيای دوباره زمان حال را از دست نده.
 
شش قدم برای فراموش کردن گذشته
1-      درمورد افکار و خاطراتتان بنویسید، نقاشی بکشید و درموردشان حرف بزنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید به خاطراتتان احترام بگذارید.
2-      با دور ریختن  احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناکتان ، آنها را فراموش کنید. خواهید دید که بعد از آن چقدر احساس آرامش می کنید.
3-      درصورت امکان به عقب برگردید و با کسانیکه در آن خاطرات دخیل بوده اند حرف بزنید.  برای فراموش کردن گذشته تان باید به عقب برگردید.
4-      احساسات واقعیتان را با کسی در میان بگذارید. اگر صلاح است به آنها اعتراف کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید احساساتتان را بروز دهید. اگر باید با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید تقصیر یا گناهتان را گردن بگیرید.
5-      معذرت خواهی کرده و طلب بخشش کنید. برای فراموش کردن گذشته تان باید آسیب پذیر باشید.
6-      برای کنترل پرخوری ها، اعتیاد یا آسیب رساندن به خودتان به خاطر گذشته دردناکتان کمک بگیرید. برای فراموش کردن گذشته باید غرور را کنار بگذارید.
فراموش کردن عزیزان، چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه فرزندتان باشد که فوت کرده، چه خواهر یا برادرتان باشد که از شما دور شده یا هر کس دیگری، بسیار مشکل است. فراموش کردن گذشته نیاز به تلاش و انرژی بسیار دارد. مطمئن باشید که بعد از این گذشته دردناک نه تنها می توانید به زندگیتان ادامه دهید بلکه عاقل تر، آرام تر، و متمرکز تر خواهید بود.

باید بپذیرید که نمی‌توانید برای تغییر گذشته کاری کنید. هر چه در توان داشته اید را انجام داده‌اید. وقتی با شکست مواجه می‌شوید، بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر می‌بایست به عقب برگردید، کار متفاوت‌تری نمی توانستید انجام دهید زیرا هر چه در توانتان بوده را همان موقع انجام داده‌اید و همه چیز تمام شده است. گذشته را فراموش کنید.

خودتان را بخاطر اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، بی تاثیر و ناسالم است. اگر می‌خواهید با اشتباهات یا شکست هایتان کنار بیایید، باید بتوانید خود را ببخشید.

مراقب افکارتان باشید. وقتی می‌بینید که مشغول فکر کردن به گذشته هستید، به آرامی افکارتان را به زمان حال برگردانید.

به ذات و طبیعت زمان اعتماد کنید. مطمئن باشید به مرور زمان التیام یافته و پیش می‌روید. زخم‌هایتان به تدریج رویه بسته و خیلی زود فقط جای آن باقی می ماند (البته به شرطی که بتوانید گذشته را رها کنید).

با افراد جدید وارد رابطه شوید. لازم نیست دایره دوستانتان را به کل عوض کنید؛ می‌توانید یک دوستی تازه با یکی از همکارانتان برقرار کنید یا همسایه تان را برای صرف قهوه دعوت کنید. اگر درمورد اینکه مشغول کنار آمدن با شکست‌هایتان هستید برای او حرف بزنید، خیلی بهتر خواهید توانست با گذشته دردناکتان خداحافظی کنید.

در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که درد و ناراحتی خود را تقسیم کنید، اما به همان اندازه هم مهم است که علاقه تان به زندگی دیگران را نشان دهید. رها کردن گذشته یعنی رها کردن خودتان.

دنیایی تازه را تجربه کنید. در یک رشته جدید ثبت نام کرده و برای آموزش بروید. برای فراموش کردن گذشته، باید بتوانید از جهت‌های تازه ای به زندگی نگاه کنید.

وقتی می‌خواهید شریک زندگی خود در گذشته را فراموش کنید، باید جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است با هم وقت بگذرانید یا باید به کلی او را فراموش کنید. شاید هنوز دوستش داشته باشید و افکار و احساساتتان درمورد او هنوز پیچیده باشد. ایجاد یک وقفه عاقلانه ترین کاری است که می توانید انجام دهید (شاید بتوانید با این وقفه او را به کلی فراموش کنید).
فراموش کردن گذشته ظرف 24 روز

همه ی ما در زندگی روابطی با افراد اطرافمان داریم که گاهی با شکست در این روابط مواجه می شویم. چه دختر باشیم چه پسر با این مساله آشنایی داریم و این درد را چشیده ایم. افرادی به زندگی ما سرک می کشند و آنچنان جا پای خود را در خاطرات ما محکم می کنند که کنار آمدن با خاطرات آنها بسیار دشوار است. اما تا کی؟
تا کی میخواهی به چنین زندگی ای که با یاد او روز را شروع می کنی و با یاد او تمام می کنی را ادامه دهی؟ اکنون که این مقاله را می خوانی وقتش رسیده که به این اوضاع سرو سامان دهی. بسمه الله...

روزهای اول، مقابله با عادت
به اولین روز «خود ساختگی» خوش آمدید.  می‌دانیم که درد زیادی روی دل شما سنگینی می‌کند
روز اول:
می‌دانیم که انگار به شما شوک بزرگی وارد شده است و حسی کودکی را دارید که خانه رویایی با دست ساخته اش ناگهان نابود و فنا شده است. طبیعی است که حس «خود گم گشتگی» پیدا کرده باشید و به عبارتی دیگر اعتماد به نفس خود را از دست داده اید. نگران نباشید، این حس همیشگی نیست.
با کمی صبر و کمی هم تفکر دوباره خودتان خواهید شد. فقط کافی است که به آن کمی زمان بدهید.
روز دوم:
در این مواقع است که ارزش داشتن یک دوست خوب مشخص می‌شود. حداقل داشتن دو نفر دوست همدل که پذیرای شنیدن حرف‌های شما باشند لازم و ضروری است. هر گاه دستان شما به طرف تلفن رفت که به همسر سابق زنگ بزنید، ‌با دست دیگر محکم جلوی آن را بگیرید. در عوض به دوستان خود زنگ زده و ترتیب یک قرار دوستانه را بدهید. هیچ چیز مفیدتر از دو گوش شنوا برای شما در این شرایط بهتر نیست.
روز سوم:
روز سوم روز سرنوشت سازی است. از این جهت که شما قرار است تمام اثرات این دوست یا همسر سابق را از زندگی خود پاک کنید. پاک کردن شامل پاک کردن شماره تلفنش، پاک کردن آدرس منزلش، پاک کردن شماره تماس تمام دوستان دور و نزدیکش،  و در آخر پاک کردن هر گونه نشانه ای از او در منزل و حتی اگر مجبور به عوض کردن دکوراسیون منزل شوید، این کار را بکنید. تماس شما و هر گونه موردی که باعث یادآوری او به شما شود باید از صفحه زندگی تان پاک شود. در نتیجه این است دست آورد روز سوم «روح زدایی» شما:
تلفن ممنوع! ناگهانی سر کار یا دم در منزلش رفتن ممنوع! به دوستانش تلفن زدن به منظور خبر گرفتن از او ممنوع! اگر به هر دلیلی مجبور شدید که با او تماس بگیرید، تماس باید کوتاه، مختصر، و سر راست باشد. می‌دانید خوبی ماجرا در چیست؟ این کار نه تنها به شما در «پاکسازی» کمک می‌کند، ‌باعث می‌شود کمی او به خاطر عدم توجه شما «دیوانه» شود!
روز چهارم:
امروز روز دفترچه خاطرات است. صفحه اول، دفتر امروز قرار است پر شود. در نهایت آرامش، لیست تمام عواملی که از نظر شما باعث بهم خوردن رابطه شما شده را تهیه کنید. در نهایت آرامش و صد البته صداقت این لیست را تکمیل کنید. این لیست فقط و فقط برای شما قرار است نوشته شود. و به هیچ کس دیگر هم نشان نخواهد داده شد. پس از کوچکترین تا بزرگ ترین عامل جدایی را بر روی کاغذ بیاورید. دوباره یاد آوری می‌کنیم این لیست برای شما و از طرف شما نوشته می‌شود. پس از آن که کامل شد، یک بار دیگر آن را مرور کنید. یادتان باشد، همه این‌ها در نهایت آرامش قرار است انجام شود.
روز پنجم:
امروز روز وقت صرف کردن با خانواده است. سعی کنید که از تک تک دقایق «با خانواده» بودن استفاده کنید. آنها بهترین تکیه گاهی هستند که هر کسی دارد.
روز ششم:
یک تقویت روحیه برای خود بسازید. مثلا یک «پلی لیست» از ترانه هایی تهیه کنید که با شنیدن آن‌ها حس خوبی به شما دست دهد. سعی کنید روزی چند بار به آن گوش کنید.
روز هفتم:
امروز اولین باری است که باید تلقین «تمام شدن رابطه» به خود را شروع کنید. اگر نمی‌توانید ما به شما این را تلقین می‌کنیم: «رابطه شما تمام شده است». چه برای عذر خواهی برگشته چه بر نگشته، لیاقت داشتن شما را به عنوان همسر و همدم در کنار خود نداشته است.
یک هفته گذشت و نمردید!
بله واقعا راحت نیست، اما باید تمرین کرد و تن به سختی داد... پیروزی نزدیک است.
روز هشتم:
امروز روز آخر پاک کردن تمام اثرات او از زندگی شماست. اگر احیانا عکسی، نامه ای، هدیه ای، یا هر چیزی دیگری از قلم افتاده بوده است، اکنون قرار است به طور کلی حذف شوند. اگر جرات پاک کردن تمام عکس هایش را ندارید، آن‌ها را در یک فولدر جداگانه با نام «هرگز آن را نبین» قرار دهید. باور کنیدء هر گونه کاری که منجر به یاد آوری دوباره او برای شما شود، به منزله یک سم مهلک برای شما خواهد بود. پس از الان جواب این سوالات را می‌دانید: آیا دوست دارید که از او خبر داشته باشید؟ ((خیر)). آیا دوست دارید که او از شما خبر داشته باشد؟ ((صد البته خیر))
روز نهم:
پس از پاک کردن کامل او از زندگی خود، حالا نوبت این است که بدانید چگونه با او رفتار کنید. اگر مجبور شدید، یادتان باشد که شما دوست ندارید که با او در تماس باشید و تماس شما فقط در صورت اجبار خواهد بود، مکالمه هایتان کوتاه، مختصر، و سر راست خواهد بود. یادتان باشد که این که وقتی او را دیدید پشت دوستانتان پنهان شوید و یا آن که وانمود کنید که او را ندیده اید، این طرز تصور را به او می دهد که هنوز به او فکر می‌کنید. پس از الان خود را آماده کنید که اگر با او برخورد کردید، شوکه نشوید. اگر شده حتی می‌توانید جلوی آینه هم تمرین کنید!
روز دهم:
امروز روز شماست. هر چه که فکر می‌کنید و یا می‌گویید باید از شما باشد. اگر دارید راجع به دلایل شکست عاطفی فکر می‌کنید، راجع به این که او چه کرد، فکر نکنید.
روز یازدهم:
لیستی از اهداف جدید خود را به صورت مکتوب بنویسید. به خاطر داشته باشید که این مدت بهترین فرصت برای این است که خودتان را در یابید.
روز دوازدهم:
اما الان نوبت تغيیر دکوراسیون است. اول نوبت منزل است. لازم نیست حتما تمام مبلمان را عوض کنید. این تغییر می‌تواند به کوچکی عوض کردن یک تابلو یا تغیير عکس قاب‌های بالای تلویزیون باشد.
روز سیزدهم:
امروز همان روز مرگ یک بار، شیون یک بار است. امروز اجازه دارید که سراغ آن فولدر عکس‌ها یا اس ام اس‌هایی بروید که پنهان کرده بودید. اجازه دارید که ترانه مشترکتان را گوش دهید و زار زار گریه کنید. می‌توانید در تمام روز فقط «شکلات تراپی» داشته باشید و تا آن جا که می توانید پشت سر او حرف بزنید. از دوستانتان بخواهید به حرف‌های شما  فقط گوش بدهند. با صدای بلند این را تکرار کنید «من زمان احتیاج دارم که در غم از دست دادن علاقه ام ناراحتی کنم. من می توانم برای آخرین بار گریه کنم». و بعد از آن دیگر پلی برای بازگشت به گذشته وجود نخواهد داشت. اعتماد به نفس باز می گردد.
تبریک می گوییم، باید به خودتان پاداش بدهید.
روز چهاردهم:
باورتان می‌شود که 14 روز گذشته است؟ 14 روز از زمانی که شما «تصمیم کبری» خودتان را گرفتید گذشته است و حتی اگر هم به ما نگویید ما مطمئن هستیم که نسبت به 14 روز گذشته تغییرات روحی زیادی در شما رخ داده است. کافی است که از دوستان خود بپرسید. به پاس این وفاداری به تصمیم تان، باید به خودتان پاداش بدهید. بهترین زمان برای خرید لباس مورد علاقه، کفش مهمانی، و یا حتی یک بسته شکلات همین الان است.
روز پانزدهم:
خب یادتان است که به شما گفتیم خودتان را برای رویارویی با او آماده کنید؟ یادتان باشد که برای شما مهم نیست و نباید باشد که حال او چه طور است. یک مکالمه کوتاه، مختصر و سر راست. به طور مثال: «وقتی او را دیدید، به چشمانش نگاه می‌کنید، سلام می‌کنید،‌ مودبانه یک لبخند می‌زنید، بعد سرتان را پایین می‌اندازید و سعی می‌کنید هر چه زود تر آن جا را ترک کنید»
حالا بلند شوید و جلوی آینه بروید، و همین‌ها را تمرین کنید.
روز شانزدهم:
خب، دیگر در خانه ماندن بس است. برای یک پیاده روی حاضر شوید. سعی کنید به جایی بروید که تا حالا نرفتید. مثلا یک پارک یا خیابان جدید را برای پیاده روی انتخاب کنید. از بودن در هوای آزاد لذت ببرید. شما همان آدمی هستید که قبل از ملاقات با همسر قبلی تان بودید. همانی که اعتماد به نفسش به هیچ مردی اجازه نمی داد که به او ضربه ای وارد کند. زیبایی و پاکی در درون شما نهادینه شده است. اگر شریک سابق شما آن را ندیده گرفته است، به خاطر کمبود شما نبوده است. به خودتان یاد بدهید که از تک تک لحظاتی که در پیش رو دارید نهایت استفاده را بکنید.
روز هفدهم:
خب، اما امروز باید کمی صحبت جدی با هم داشته باشیم. شما برای از بین بردن ناراحتی پس از جدایی چه نوع تراپی را انتخاب کرده اید: سایکو تراپی مثل رفتن به یک روانشناس یا مدیتیشن، شیرینی تراپی مانند پناه بردن به شکلات و شیرینی و نقل و نبات، خواب تراپی، و...! حالا از شما می‌خواهیم که بنشینید و به طور جدی به این فکر کنید که چگونه می‌خواهید روح خود را درمان کنید. آیا این روش‌های درمانی که تا حالا انجام داده‌اید، برای شما کارساز بوده است؟ یادتان باشد که تغییرات درونی بدون پاکسازی بیرونی زیاد کار ساز نخواهد بود.
روز هجدهم:
به سراغ دفترچه خاطرات خود بروید. و نگاهی به لیست دلایلی که باعث جدایی شما شده است بیندازید. اکنون با گذشت 18 روز، نظری منصفانه تر به ماجرا خواهید داشت. اگر لازم هست تغییراتی در لیست خود بدهید.
روز نوزدهم:
امروز، روز کشف استعداد است. به موسیقی علاقه دارید؟ همیشه می‌خواستید یک زبان دیگر یاد بگیرید؟ عاشق شیرینی پزی هستید؟ لحظه‌ای درنگ نکنید. پشتکار داشته باشید و مطمئن باشید که بهترین نتیجه را خواهید دید.
روز بیستم:
زمان، زمان چیدن یک برنامه جدید برای زندگی است. لیستی که از اهداف زندگی تهیه کرده بودید را اکنون احتیاج دارید. با دقت آن را مرور کرده و از همین دقیقه برا ی رسیدن به اهداف جدید برنامه ریزی کنید. یادتان باشد که این کاری است که برای آن باید حسابی فکر و زمان صرف کنید و چه زمانی بهتر از الان که فکر شما آماده پذیرش هر گونه تغییری است.
روز بیست و یکم:
سه هفته گذشت، هوراااااا! چه حسی دارید؟ آن را در دفترچه خاطرات تان بنویسید. شما کاری را شروع و به نیمه رسانده اید که از عهده هر کسی بر نمی‌آید. این یعنی یک شمای نو! ما هم در تبریک گفتن به شما شریک می‌شویم! مبارکه
روز بیست و دوم:
ممکن است هنوز هم گهگاهی به او فکر‌کنید.
به جای افسوس خوردن این که چرا رابطه شما بهم خورده است و تمام تقصیر‌ها را سر خود بگذارید، یک کار دیگر بکنید و آن این است که با آن که ممکن است تمام تقصیر‌ها از او نباشد، اما برای این قسمت از «روح زدایی»، سعی کنید که او را مقصر بدانید تا بتوانید زودتر فراموشش کنید. تا زمانی که شما خود را برای وقایع اتفاق افتاده سرزنش می‌کنید، ‌نمی توانید به طور کامل او را از ذهن خود بیرون بیندازید. از ما بشنوید: کمی بی منطقی در این جا واجب است! هر کاری می‌توانید بکنید که عصبانیت شما از او به حد زیادی برسد. آن جاست که شما به راحتی حتی حاضر نخواهید بود که اسمش را بیاورید چه برسد به اینکه به او فکر کنید.
روز بیست و سوم:
درد فراق دیگر نباید برای شما مسئله باشد. یادتان باشد که برای خوشحالی شما وجود شخص دومی نیاز نیست. شما مسئولیت کامل برای ناراحتی، خوشحالی و خوشبختی خود دارید. سعی کنید این طرز تفکر را در خود پرورش دهید چرا که در تمام مراحل زندگی برای شما مفید خواهد بود.
خیلی زود به آخرش رسیدیم
شما از شر یادآوری خلاص شده‌اید...
روز بیست و چهارم:
عطر خود را عوض کنید. به ویژه اگر عطر قبلی شما یک هدیه از طرف همسر سابق بوده باشد! عطر جدید، بوی جدید، زندگی جدید!
 

منبعsy90.ir