توجه به طبیعت صمیمیت یا دوستی صمیمانه میان زن و مرد نخستین نکته مهم در رابطه آنهاست. یک رابطه مبتنی بر صمیمیت با دیگر روابط بر اساس شش عامل با اهمیت تفاوت مییابد. این عوامل عبارتند از شناخت، توجه، وابستگی دوطرفه، تقابل، اعتماد و تعهد.
بدون داشتن شناخت شخصی و گسترده و گاه محرمانه نمیتوان از دوستی صمیمانه سخن راند. اطلاعاتی که طرفین در مورد تاریخچه زندگی و سلایق شخصی به هم میدهند و بسیاری از موضوعات خصوصی که با هم در میان میگذارند شناخت دوطرفه از یکدیگر را تکمیل میکند و تعمیق میبخشد.
نزدیکی و صمیمت (intimacy) همچنین موجب میشود که طرفین برای یکدیگر اهمیت داشته باشند و دلسوزی به خرج دهند و به هم توجه کنند و احساس همدلی بیشتری نسبت به یکدیگر نشان دهند. رابطه صمیمانه و دوستانه موجب میشود که زندگی دو نفر با هم آمیخته شود و اعمال هریک بر دیگری تاثیر گذارد. وابستگی دوجانبه (interdependence) به این ترتیب شکل میگیرد و نشان دهنده تاثیر دو جانبه طرفین بر هم و نیازی است که به یکدیگر دارند. این دلبستگی نیرومند، متنوع و اغلب دارای تداوم است و رفتارهای طرفین را شکل میدهد.
عامل بعدی سازنده صمیمیت یعنی تقابل (mutuality) به دنبال وابستگی دوجانبه شکل میگیرد. از اینجا به بعد طرفین یکدیگر را نه به صورت افراد مجزا بلکه به صورت یک زوج میبینند که خواستهها و آمال مشترکی دارند و از درهم آمیختگی زندگیهای خود باخبرند. در حقیقت در این مقطع است که "من"های مجزای طرفین تبدیل به یک "ما"ی مشترک میشود و برای نخستین بار از "زندگی ما، آینده ما، رابطه ما، خانه ما و ....." سخن به میان میآید. این تبدیل "من"ها به یک "ما"ی مشترک یک نقطه عطف با اهمیت در تاریخ رابطه صمیمانه یا دوستی و عشق به شمار میآید.
بدون اعتماد هرگز:
اعتماد (trust) عامل استحکام بخش بعدی یک رابطه صمیمی است. بدون اعتماد صحبت از عشق، دوستی و هر گونه همکاری یا تقابل دراز مدت در یک رابطه دوطرفه یا ازدواج غیر قابل تصور است. معمولا اعتماد زمینه ساز بروز و حضور عدالت و احساس برابری در رابطه است و فقدان آن موجب زوال تقابل و احساس نزدیکی و رشد بیاعتمادی میشود که مانند موریانه رابطه را از درون تخریب میکند یا از هم میپاشد.
و بالاخره واپسین عامل سازنده یک رابطه صمیمی، احساس تعهد (commitment)، وفاداری و پایبندی به طرف مقابل است. زوجین متعهد میشوند که رابطه خود را تداوم بخشند، وقت وکوشش و انرژی لازم برای تحقق این تداوم را تامین کنند و به اصل این رابطه وفادار باشند. فقدان تعهد، رابطه را از محتوای واقعی خود تهی میکند و مانع از بروز احساس مسئولیت در یک رابطه مشترک میشود که نه تنها برای سلامت رابطه ضروری است بلکه عاملی است که براساس آن میتوان شخصیت هر یک از طرفین را ارزیابی کرد. باید توجه داشت هنگامی که وارد قلمرو روابط نزدیک و صمیمانه از قبیل رابطه میان زن و مرد میشویم کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد. لذا وجود صمیمیت در یک رابطه نزدیک و ارضای نیاز به احساس تعلق، انگیزه برای برقراری روابط دیگر را کاهش میدهد و دوام رابطه موجود را بیشتر میکند.
سبک تعلق خاطر یا دلبستگی این فرد سبک ایمن (secure) خوانده میشود. این افراد در رابطه با دیگران شادند و از توانایی اعتماد کردن برخوردارند و میتوانند به دیگران تکیه کنند. متقابلا دیگران نیز در رابطه با آنان چنین ویژگی هایی را لمس میکنند.
فرهنگی برای دوست داشتن:
تمام عوامل قوام بخش رابطه نزدیک میان زوجین و ازدواج در یک بستر فرهنگی مشخص صورت میگیرد که متغیرهای آن در کیفیت و چگونگی آن رابطه موثر هستند. هنجارهای فرهنگی در جوامع مختلف تفاوت دارند و در هر یک از این جوامع نیز تغییر مییابند. مثلا در ایالات متحده امریکا تعداد افرادی که ازدواج میکنند کاهش یافته است و از سوی دیگر زمان دوره قبل از ازدواج افزایش یافته است. همچنین تقریبا نصف ازدواجها به طلاق منتهی میشوند. نتیجه این تغییرات آن است که امروزه تقریبا اکثر نوجوانان و کودکان امریکایی در خانههایی زندگی میکنند که در آن تنها یک والد (مادر یا پدر) حضور دارد.
از سوی دیگر رشد اقتصادی ـ اجتماعی، افزایش فردگرایی و تکنولوژی مدرن نیز تاثیرات خاص خود را بر استحکام و دوام ازدواج گذاشته است. به عنوان مثال نسبت زن به مرد یکی از این متغیرهاست.
در جوامعی که نسبت زنان در دسترس برای ازدواج زیادتر باشد رفتارهای سنتی و محافظه کارانه در رابطه با ارتباط زن و مرد کاهش یافته، سست تر میشود و بر عکس. تجربیات قبلی افراد در رابطه با اشخاص مهم زندگی عامل دیگر شکل گیری نوع روابط بعدی است. تعاملات کودکان در هنگام کودکی با والدین (پدر و مادر یا جانشین آنها) موجب میشود که سبکهای متفاوت دلبستگی (attachment) یا تعلق خاطر به وجود آید. کسی که در دوران نوزادی و کودکی از مادر و پدری پذیرا، مهربان، مسئول و مراقب برخوردار است و در این رابطه در دوران کودکی احساس ایمنی میکند، در روابط بعدی نیز با احساس ایمنی درونی وارد رابطه میشود.
سبک تعلق خاطر یا دلبستگی این فرد سبک ایمن (secure) خوانده میشود. این افراد در رابطه با دیگران شادند و از توانایی اعتماد کردن برخوردارند و میتوانند به دیگران تکیه کنند. متقابلا دیگران نیز در رابطه با آنان چنین ویژگی هایی را لمس میکنند.
صمیمیت بین زوجین:
در مقابل کسی که از نعمت وجود مادر یا پدری مهربان، مراقب، دلسوز و دارای احساس مسئولیت برخوردار نبوده و مثلا مادری فاقد ثبات احساسی و نامطمئن و بیمناک داشته سبک دلبستگی یا تعلق خاطر مضطرب (anxious) یا دو سویه (ambivalent) از لحاظ احساسی را اتخاذ میکند.
ترس از صمیمیت:
سومین سبک دلبستگی یا تعلق خاطر، سبک اجتنابی (avoidant) است. کسانی که در دوران نوزادی یا کودکی توجه لازم به آنها مبذول نشده یا با اکراه ارائه شده و مادرانی طرد کننده و دشمن خو و پرخاشگر داشتهاند، انتظار وقوع احساس یا چیزی خوب و خوشایند در رابطه با دیگران را ندارند. لذا از بقیه فاصله میگیرند. اینها در روابط بعدی اغلب سوءظن دارند و نسبت به دیگران خشمگین میشوند و نمیتوانند به آسانی به آنان اعتماد کنند.
مراقب گلتان باشید:
در پایان باید اشاره کرد که رابطه میان دو نفر مانند گیاهی است که احتیاج به توجه و مراقبت دارد. صرف وجود یک رابطه خوب در ابتدای دوستی یا ازدواج بقای همیشگی آن را تضمین نمیکند. طرفین باید نگاهی پویا به رابطه فیمابین داشته باشند و رابطه را به مثابه یک هستی ارگانیک در نظر بگیرند که باید دائما از آن مراقبت و بر روی آن کار آگاهانه صورت گیرد. همان طور که یک گیاه اگر از نور، آب، تغذیه و رسیدگی محروم بماند خشک میشود و میپوسد، رابطه نیز به کوشش آگاهانه طرفین و احساس مسئولیت آنان نیاز دارد تا زنده بماند، رشد کند و تداوم یابد.
رابطه نیز مانند یک موجود زنده مراحل رشد مختلفی را سپری میکند که نوع برخورد با آن در هر دوره و مرحله ای با مرحله قبلی متفاوت است و عدم توجه به ظرافت برخورد با عناصر سازنده و پویای آن و غفلت از انجام فعالیتهای لازم برای تداوم آن موجب نابسامانی و یا خاتمه یافتن آن میشود.
مشاوره خانواده