-
2013_06_02, 02:03
بالا |
پست 1
اختلاف من و دخترم
سلام
من یه دختر 10 ساله دارم دارای ضریب هوشی 130 وازهمه بدتر بیش فعال
خودم حدود 19 ساله که بیماری آرتیرید روماتوئید دارم وهمیشه یا درست تر بگم اکثر اوقات درد دارم بقدری با خودم وبیماریم درگیرم که اصلا حال وحوصله ندارم
از اون اولی که دخترم بدنیا اومده ازش بدم میومد خستم میکرد از پسش بر نمیومدم بیشترش بخاطر بیماریم یکم هم برای اینکه بخاطرش خیلی از اطرافیانم سرکوفت شنیدم
خیلی زود حرف زد راه افتاد وخیلی خیلی کنج کاو
100 برابر خودش وسنش حرف میزد خیلی وقتها بهش التماس میکردم فقط چند ثانیه حرف نزن ولی مگه امکان داشت
همه اینها یکطرف تازه یکم که بزرگتر شد همه میگفتند دختره کپ مامانشه
این حرف آنقدر برای من زجر آور بود وهست که نگو
وقتی میبینمش خودم رو میبینم برای همین اصلا دوسش ندارم
اونم منو دوست نداره خوب راستم میگه محبتی از من ندیده
الان به سن بلوغ رسیده میدونم باید رابطمو باهاش بیشتر کنم ولی اصلا نمیتونم
اصلا تحملش رو ندارم دیوانم میکنه
به هیچ عنوان حرف منو گوش نمیکنه البته هیچ وقت نمی کرد
ازوقتی عضو تالار شدم و در روز چند باری به تالارمیام داره دیوانه میشه دائما میگه ایشاا... اینترنت قطع بشه مادیگه اینترنت نداشته باشیم
احساس میکنم دوست داره من دائما در عذاب باشم اصلا دوست نداره من یک لحظه مال خودم باشم
خلاصه 10 سال هم خودم اذیت شدموهم اونو زجر دادم
حالا برای بهترشدن شرایط چه پیشتهادی برای من دارید
ممنونم
-
-
2013_06_02, 12:06
بالا |
پست 2
RE: اختلاف من و دخترم
سلام.من فقط نظر شخصیمو می گم.
شما یه نمت به این باارزشی دارید.پس بهتره هر چه سریعتر قدرشو بدونید.
سعی کنید یادتون بیاد که شما در سن و سال اون بودید چه توقعی از مادرتون داشتید.
درکش کنید.تمام مادر ها دوست دارن بچشون به خودشون شبیه باشه.
شما اگر سعی کنید مثل دوست باهاش باشید دیگه این مشکلات کم رنگ می شه.
به خدا توکل کنید
-
-
2013_06_02, 13:50
بالا |
پست 3
RE: اختلاف من و دخترم
سلام دوست عزیز
مشکل من اینکه چون اصلا خودمو دوست ندارم از اینکه او شبیه من باشه میترسم وهم ازش بدم میاد
خیلی ازش فاصله دارم اصلا دوست ندارم بهش نزدیک بشم راستش میترسم
کلا ازش متنفرم
از شخصیتش متنفرم
میدونم که اونم همین حس رو به من داره
منو راهنمایی کنید
-
-
2013_06_02, 14:31
بالا |
پست 4
-
-
2013_06_02, 17:39
بالا |
پست 5
RE: اختلاف من و دخترم
سلام
ممنون از تعریف هاتون
میدونید خیلی از نظر فکری ورفتاری از سنش جلوتره اصلا حرفها وکاراش برام قابل قبول نیست
مشکل خودم هم اینه که من در خوانواده ای بزرگ شدم که فقط عیبهای من دیده شده و بزرگنمایی شده و الان هم خوانواده شوهرم منو قبول ندارن وتقریبا 80 درصد کارهای من نهی شده است
همین الان که در خدمت شما هستم با این سنی که دارم اصلا به خودم در هیچ کاری مطمئن نیستم
فکر نمی کنم قابل تایید باشم که خوشحال باشم دخترم هم مثل منه
بی حوصلگی من بیشتر مال درد بدنم هستشو اینهمه ایرادی که ازم گرفته میشه و داروهایی که روانپزشک بهم داده
میدونید اصلا خودمو دوست ندارم کسی که به خودش رحم نمی کنه چطوری میتونه به یکی دیگه رحم کنه
-
-
2013_06_03, 08:51
بالا |
پست 6
RE: اختلاف من و دخترم
به نظرم اول باید شما مشکل خودتونو حل کنید و بعد اقدام برای دوست داشتن فرزندتون کنید.
شما اگر خودتونو دوست داشته باشید،قطعا بقیه را هم دوست خواهید داشت
-
-
2013_06_03, 12:47
بالا |
پست 7
-
-
2013_06_03, 13:05
بالا |
پست 8
RE: اختلاف من و دخترم
سلام
ممنون از توجه شما عزیزان
مشکل من همون شناخت خودمه
هنوز نتونستم خودم رو قبولکنم انگار یه ترسی توی منه حالا اون ترس چیه نمی دونم؟
بیچاره روانشناسم از دست من دیوانه شده
هرپیشنهاد وراهی که گفته انجام دادم ولی..............
یه مدت روی خصوصیات مثبت ومنفی من بحث کردیم
چیزی که برای او جالب بودوبرای من عادی تعداد خصوصیات بد من وخوب من بود
من توی دو هفته فقط تونستم 4 یا 5 تا برای خودم نکات مثبت پیداکنم ولی تا دلتان بخواهد
نکات منفی
البته اون بنده خدا یکسری به خصوصیات مثبت من اضافه کرد ولی اونها نظرایشون بود
نمیدونم ولی شوهرم میگه داره ایمانت ضعیف میشه (انگار چقدر محکم بوده) این فکرها مال اینه
توی یک جمع فقط موذبم احساس میکنم دیگران خیلی برمن سر هستند
مخصوصا وقتی با عروسهایمان هستم و با خواهرشوهرم خود شوهرم که نگو
وای حالم بد شد
-
-
2013_06_03, 13:19
بالا |
پست 9
-
-
2013_06_03, 13:32
بالا |
پست 10
RE: اختلاف من و دخترم
سلام
اینو که میگویید درست است
راستش من به دخترم هم حسودیم میشه
دختر من اعتماد بنفس بالایی داره
شاید یکی از علتهایی که دوستش ندارم همین باشه
-