هویت ، استقلال و نوجوان
دکتر شاهرخ امیری - فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوانخانواده ها چگونه می توانند با استقلال طلبی نوجوانان تعامل برقرار کنند ؟دو چیز برای نوجوان از اهمیت بالائی برخوردار است : هویت و استقلال . این دو به عبارتی ، خط قرمز نوجوان هستند. هویت و استقلال بزرگ ترین و مهمترین سرمایه ی زندگی نوجوان به شمار می آیند .او حاضر نیست بر سر این سرمایه با کسی معامله کند . هر کسی به استقلال و هویت نوجوان احترام بگذارد از او حرمت می بیند و هر کسی آن را نادیده انگارد و یا هدف ملعبه و استهزاء خویش قرار دهد کینه و نفرتش را نصیب خود می سازد .بهترین راه احترام گذاشتن به استقلال نوجوان تصمیم نگرفتن به جای او و ایجاد شرایط مناسب برای اظهار آزادانه ی افکارش است .گاهی والدین می کوشند احترامشان به استقلال نوجوان را به طور مستقیم و در قالب جمله هایی بیان کنند که برای او چندان رضایت بخش نیست و چنگی به دل نمی زند . برای مثال ، جمله هایی از قبیل (( از تو خوشم می آید)) ، « جوان ! برای خودت مرد شده ای » ، « آفرین به دخترم » ، « من به استقلال تو احترام می گذارم » ، « من هیچ وقت در کارهای تو دخالت نمی کنم » ، از نظر نوجوان بیش از حد تصنعی و ساختگی هستند و ماهیت درونی والدین را نشان نمی دهند .والدین به جای بیان جمله های مستقیم و تشدید سوء تفاهم نوجوان ، می توانند از جمله های غیر مستقیمی استفاده کنند که هدف شان در وهله ی نخست  نوجوان نیست اما تاثیری شگرف بر او می گذارد . برای نمونه ، پدر می تواند به اعضای فامیل بگوید « من برای پسرم خیلی احترام قائلم » یا « نظر پسرم نظر من هم هست » یا « خیلی وقت ها به حرف های پسرم گوش داده ام و دیده ام که تحلیل درستی از مسایل دارد » یا اطمینانی که به پسرم دارم سبب می شود بعضی کارهای مهم را به او محول کنم » و ... ، اگر چه مخاطب مستقیم این سخنان فامیل پدر است لیکن پدر به طور غیر مستقیم پسرش را مورد خطاب قرار می دهد . بدین طریق احترامش را به او اظهار می دارد . مادر نیز می تواند در گفتگو با خواهر خود جملاتی غیر مستقیم حاکی از احترام والدین به عملکرد و استقلال دخترشان به زبان آورد . چنین جملات و عباراتی شک و سوء ظن نوجوان را خنثی می کنند و صداقت والدین را نشان می دهند .والدین علاوه بر بیان جملات غیر مستقیم می توانند احترام خویش به استقلال نوجوان را عملا به او نشان دهند . بدین منظور ، پدر و مادر می توانند مسئولیت برخی کارها را به نوجوان بسپارند ، از او در باره کارهای گوناگون نظرخواهی کنند ، پول تو جیبی اش را زیاد کنند ، وقتی در اتاقش خلوت کرده است مزاحمش نشوند ، به او دستور ندهند ، نصیحتش نکنند و ... .متاسفانه چنین تعامل درستی وجود ندارد . ممکن است ما با دو طیف مشکل دار مواجه باشیم . از سویی سخت گیری ها و محدودیت هایی که مناسب با توانایی ها و خواست های فرزند نوجوان شان نیست و آن ها را عاصی می کند ، از سویی تساهل و عدم برقراری مرزهای مناسب که باعث می شود نوجوان در مهار کردن تکانه ها و خواسته هایش مشکل پیدا کند . حتی ممکن است خانواده هایی هم زمان ، در مورد فرزندان نوجوان خود هر دو نوع رویکرد نادرست را در برقراری قانون نشان دهند . یعنی قانون بیش از اندازه سخت گیرانه برای دختران و بیش از اندازه چشم پوشانه برای پسران خود داشته باشند . که البته در این مورد موقعیت بدتر است . هم اعتراض به نامناسب بودن رفتار والدین وجود دارد هم اعتراض به یکسان نبودن قانون و برخورد والدین با یک رفتار خاص در فرزندان . احساس تبعیض و سردرگمی فرزندان را بیشتر می کند .رفتار متناقض پدرها و مادرها که نسبت به دختران سخت گیری بیشتری از پسران نشان می دهند و دختران شان را بیشتر از پسران شان محدود می کنند ، باعث می شود که احساس عدم رضایت از خانواده و میل به فرار در دختران این خانواده ها افزایش پیدا کند .وقتی می توانیم با نوجوانان ارتباط برقرار کنیم که حرف او را بشنویم ، مشکلات او را بفهمیم ، دوستش بداریم و برای او ارزش قائل شویم .منبع : How to behavior whit our adolescents