نمایش نتایج: از 1 تا 2 از 2

موضوع: سلامت روان

1483
  1. بالا | پست 1
    کاربر همیاری

    عنوان کاربر
    کاربر همیاری
    تاریخ عضویت
    March_2012
    شماره عضویت
    1927
    نوشته ها
    164
    سپاس
    0
    20
    دریافت
    0
    آپلودها
    0

    سلامت روان

     سلامت روان

    شادابی،نشاط،لذت بردن از زندگی و هدفمندی مستلزم داشتن شخصیت سالم است. از

    طریق آشنایی با معیارهای سلامت روان و تطابق آن با ویژگی های شخصی،تعامل با

    دیگران و محیط پیرامونی اندكی می توانیم عوامل آسیب زا به شخصیت سالم را شناسایی

    و با اصلا ح آنها،در كسب شخصیت سالم تلاش كنیم.

    سلامت روانی و جسمانی خواست همه انسانهاست و همه در تلاشیم شخصیت های

    سالمی در زندگی برای برقراری مناسبات سالم انسانی پیدا كنیم.امّا آیا تاكنون اندیشیده

    اید كه چه فردی ازشخصیت سالم بهره مند است.

    گوردن آلپورت یكی از نخستین روان شناسی بود كه توجه خود را به شخصیت سالم

    معطوف داشت.از نظر وی افراد سالم در سطح معقول و آگاه عمل می كنند،از قید و

    بندهای گذشته آزادند و از نیروهایی كه آنها را هدایت می كنند كاملاً آگاهند و می توانند

    برآنها چیره شوند.راهنمای اشخاص بالغ ، زمان حال ،‌هدف ها و انتظارهایی است كه از

    آینده دارند.جنبه بنیادی شخصیت آدمی را مقاصد سنجیده و آگاهانه (امیدها و آرزوهای او)

    تشكیل می دهد.این هدف ها،انگیزه شخصیت سالم قرار می گیرد و بهترین راهنما برای

    فهم رفتار كنونی انسان هستند. وجود آدمی برداشتن هدف های دراز مدت استوار است و

    انسان را از حیوان،كودك را از سالمند و در اكثر موارد شخصیت سالم را از بیمار متمایز می

    كند.

    از نظر آلپورت ،‌انسان های سالم نیاز مداومی به تنّوع ،‌احساس و درگیری تازه دارند،كارهای

    روزمره و عادی را كنار می گذارند و درجست و جوی تجربه های تازه هستند.ماجراجو

    هستند،‌خطر می كنند و چیزهای تازه كشف می نمایند.
    همه این فعالیت ها ایجاد تنش می كند و در هر صورت تنها از راه تجربه ها و خطرهای تنش

    زاست كه بشر می تواند ببالد.نگاه شخص سالم به آینده او را پیش می راند و این نگرش با

    هدف های خاص خود شخصیت را یگانه می سازد و سبب افزایش میزان تنش او می شود.

    از دیدگاه آلپورت،گسترش مفهوم خود،ارتباط صمیمانه خود با دیگران،امنیت عاطفی،ادارك

    واقع بینانه،مهارت ها و وظایف و عینیت بخشیدن به خود و فلسفه یگانه سازندگی هفت

    معیار شخصیت سالم است.

    ازسوی دیگر اریك فروم معتقد است كه به سبب اهمیت نیروهای اجتماعی و فرهنگی

    برای درك یكایك اعضای جامعه،باید ساختار آن جامعه درگذشته و حال تجزیه و تحلیل

    گردد.بنابراین شناسایی ماهیت جامعه كلید درك شخصیت متغیّر انسان است.
    شخصیت،خواه سالم و ناسالم به فرهنگ بستگی دارد.فرهنگ مانع یا حامی رشد و تكامل

    مثبت انسان است.

    فروم شخصیت انسان را بیشتر محصول فرهنگ می داند.از نظر وی سلامت روان بستگی

    به این دارد كه جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد جامعه را برآورده می كند،نه اینكه

    فرد تا چه حد خود را با جامعه سازگار می كند در نتیجه،سلامت روان بیش از آنكه امری

    فردی باشد مسأله ای اجتماعی است.
    جامعه ناسالم در بین اعضای خود دشمنی بدگمانی و بی اعتمادی میآفریند و مانع از رشد

    كامل آنها می گردد. درمقابل جامعه سالم به اعضای خود امكان می دهد به یكدیگر عشق

    بورزند ،بارور، كارآمد و خلاق باشند و قوّه تعقل و عینیت خود را بارور و نیرومند سازند.

    از نظر مازلو نیز كه یك روانشناس انسانگراست شخص سالم در حال خودشكوفایی یا

    تحقّق ذات است،شخصی است كه شایستگی بودن و شدن را داراست.

    مازلو درک درست از واقعیت و ذهن، بازگشتن به تجربه ها ،‌افكار ، اطلاعات جدید ،وحدت

    شخصیت،هویت راسخ، خود را می شناسد و برآن اساس رفتار می كند،توانایی گسترش

    روابط صیمیانه،خلاقیت و برخورداری از رفتار اخلاقی مبتنی بر اصول معنوی را ویژگی های

    شخصیت سالم می داند و معقتد است افرادی كه خواستار خود شكوفایی هستند به نوبه

    خود نیازهای سطوح پایین تر شان (یعنی نیازهای جسمانی،‌ایمنی،تعلّق،‌محب ت و احترام)

    را برآورده سازند آنان دچار بیمارهای روانی نیستند،آنان الگوهای بلوغ،پختگی و سلامتی

    هستند و با حداكثر استفاده از همه قابلیت ها و توانایی هایشان،خویشتن را فعلیت و

    تحقّق می بخشند.
    می دانند چسیتند،كیسیتند و كجا می روند.به اعتقاد وی جوانان نمی توانند كاملاً خواستار

    تحقّق خود باشند،آنان احساس هویت نیرومند و استقلال ندارند،به رابطه عاشقانه پایدار

    نرسیده اند،امّا می توانند به سوی تحقّق خود پیش بروند و از خود ویژگی هایی نشان

    دهند كه حاكی از توجه به بلوغ و سلامت روان باشد.

    به اعتقاد مازلو ویژگی دیگر افراد خود شكوفا،‌ادراك صحیح از واقعیت عینی،شناخت عینی از

    موضوع ها و اشخاص پیرامون خود به همانگونه كه وجود دارد و تشخیص ریاكاری و

    نادرستی است.شخصیت های ناسالم،‌جهان را با قالب ذهنی خویش ادارك می كنند و می

    خواهند به زور آن را به شكل ترس ها،نیازها و ارزش های خود درآورند.

    ازسوی دیگر روان شناسان شناخت گرا ، براین باورند كه شخص سالم،‌رویدادهای محیط را

    با استفاده از روش هایی تعبیر و تفسیر می كند كه به احساس خوب (یا امید) می انجامند

    و او را قادر می سازند به اینكه برای حل مسائل زندگی خود مهارت های خاصی را به بكار

    برد.

    وین دایر با پیش كشیدن بحثی تحت عنوان تصویر اشخاصی كه نقاط ضعف شخصیت

    خویش را از بین برده اند معتقد است كه این اشخاص همه چیز زندگی را دوست

    دارند،‌ازانجام هیچ كاری ناراحت نمی شوند،اوقات خود را با شكوه و شكایت،یا این آرزو كه

    اوضاع طوردیگری باشد ،‌تلف نمی كنند.نسبت به امور زندگی احساس شور و هیجان

    دارند،خواست و توقع شان از زندگی تا حدّی است كه دستیابی به آ‌ن برایشان امكان

    داشته باشد.وقتی افراد دیگری نزدیك چنین افرادی هستند ،‌در وجود آنان هیچگونه ناله و

    شكایت یا حتی آه های افسوس بار نمی بینند.در مهمانی ها یا در تنهایی،به سادگی به

    آنچه كه در اطرافشان قرار دارد خود را سرگرم می كنند،تظاهر به لذت بردن نمی كنند، بلكه

    هر آنچه را كه هست بطور خردمندانه می پذیرند و توانایی شگفت انگیز در لذت بردن از

    واقعیات دارند.اگر لازم باشد كه اوضاع و شرایطی عوض شود، سعی در تغییر آن می كنند

    و از این تلاش و كوشش لذت می برند،به راستی دوستدار زندگی هستند و تا حد امكان

    ازآن بهره می گیرند.

    نگرش كارل راجرز به الگوی شخصیت سالم،تصویر خوش بینانه ای از طبیعت انسان عرضه

    می كند كه مضمون عمده آن این ست كه شخص باید فقط بر تجربه ای كه خود از جهان

    دارد متّكی باشد چرا كه این تجربه تنها واقعیتی است كه هر فرد می تواند بشناسد.به

    اعتقاد وی،ادراك آگاهانه از خویشتن و دنیای پیرامون است كه شخص راهدایت می كند،نه

    نیروی ناآگاهی كه در اختیار و به فرمان او نیست.تجربه هوشیار و آگاهانه زیربنای عاطفی

    انسان را می سازند و شخصیت سالم،اهمیت زمان حال و چگونگی ادراك آن،بیش از

    گذشته است.البتّه نباید منكر تأثیر رویدادهای گذشته بر شیوه نگرش كنونی شد زیرا

    رویدادها در میزان سلامت روانی انسان ها مؤثر واقع می شود،امّا تأكید عمده بر

    رویدادهای كنونی است نه آنچه در گذشته پیش آمده است.

    راجرز برای شخصیت سالم ازخود پنداری مثبت و سالم سخن به میان می آورد و پذیرش

    احساسات،عزّت نفس،ارتباط خوب با دیگران،زندگی كامل در زمان حال،‌ادامه یادگیری چگونه

    آموختن،توانایی تصمیم گیری مستقل و خلاقیت را از خصایص شخص سالم بر می شمارد.

    معیارهای سلامت روان

    بر اساس نظر كارشناسان سازمان جهانی بهداشت،‌سلامتی نه فقط به فقدان بیماری و

    نقص عضو بلكه به حالت رفاه كامل جسمی،روانی و اجتماعی اطلاق می شود.بنابراین

    تعریف،سلامت روانی به عنوان یكی از معیارهای تعیین كننده سلامت عمومی شناخته

    می شود.فردی كه از سلامت روانی برخوردار است،ضمن احساس راحتی و آسایش قادر

    است در اجتماع به راحتی و بدون اشكال به فعالیت بپردازد و ویژگی های شخصی وی در

    آن اجتماع،‌موجب خشنودی و رضایت است.

    سلامت روانی و بدنی لازم و ملزومند.متخصّصان علوم تغذیه و پژوهشگران تناسب

    فیزیكی،بین سلامت روان و بدن با كیفیت تغذیه و میزان تحریك جسمی،‌ارتباط معناداری

    یافته اند.مطالعات زیستی ـ شیمیایی مغز انسان نشان می دهد كه سلامت روان و

    ذهن،احتمالاً به منظم و متعادل بودن فعالیت های الكتروشیمیایی سلول های مغزی و

    دستگاه های عصبی بستگی دارد.

    به سختی می توان كسی را یافت كه متعادل،منطقی و آگاه به اعمال خود باشد.هر فرد در

    دوره هایی از زندگی خود دارای ویژگی هایی از قبیل شیدایی،افسردگی،اجتماعی

    بودن،بیگانگی،‌جست و خیز و انفعالی بودن است. بنابراین به شكلی رفتارهای غیر منطقی

    را تجربه می كند.تفاوت رفتارهای عادی و غیر عادی یك امر رتبه ای و درجه بندی شده

    است.برخی از مردم بیش از دیگران غیر منطقی هستند و بعضی دیگر چنان غیر منظقی

    هستند كه در زمینه سازگار شدن با زندگی به كمك نیاز دارند.

    همچنین فرانكل اراده معطوف به معنا را ملاك سلامت روان می داند.او نظریه معنادرمانی را

    برای درمان كسانی كه زندگیشان بدون معناست معرفی می نماید.
    در این نظریه،‌طبیعت انسان بر سه محور استوار است:آزادی اراده ،اراده معطوف به معنا و

    معنای زندگی.او معتقد است با آنكه در معرض شرایط بیرونی معیّنی هستیم كه بر زندگی

    ما تأثیر می گذارد با این حال در انتخاب واكنش های خود نسبت به این اوضاع و شرایط آزاد

    هستیم.اراده معطوف به معنا و معنای زندگی به نیاز مداوم انسان به جست و جستجو نه

    برای خویشتن بلكه برای معنایی كه به هستی ما منظور می بخشد ارتباط می یابد.

    هرچه بتوانیم از خود فراتر رویم و خود را در راه چیزی یا كسی ایثار كنیم انسان تر

    می شویم
    . مجذوب شخص یا چیزی فراسوی خودشدن معیار نهایی رشد و پرورش

    شخصیت سالم است.به اعتقاد فرانكل جوهر وجود انسان را سه عامل معنویت،آزادی و

    مسئولیت تشكیل می دهند.

    برای دسترسی به سلامت روانی باید بپذیریم كه در رفتار خود آزادی انتخاب داریم و این

    آزادی را به كار ببریم و مسوولیت انتخاب نیز با خودماست.
    بنابراین سلامتی و عدم سلامتی روانی به مقدار زیادی ناشی از تجارب موفق و ناموفق در

    دوران تحصیلی و واكنش های معلمان و والدین نسبت به آنان است.

    زمانی كه شخصیت كودك شكل نگرفته،سال های نخست زندگی تحصیلی خود را آغاز می

    كند،‌در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد و درطول بهترین سال های عمر خود،‌با عوامل

    مختلف مؤثر بر تحول شناختی،عاطفی و اجتماعی به كنش متقابل می پردازد كه نتیجه اش

    همان چیزی است كه به صورت جوان 19 ـ 18 ساله ای به جامعه تحویل داده می شود.

    حال چنانچه این فرد به ویژگی ها و خصایص شخصیت سالم آشنا و در جهت كسب آنها

    تلاش كند،زندگی ای سرشار از امید،شادی،‌آرامش و همراه با موفّقیت خواهد داشت.
     

    از دنیای روانشناسی

  2. بالا | پست 2
    کاربر فعال

    عنوان کاربر
    کاربر فعال همیاری
    تاریخ عضویت
    July_2011
    شماره عضویت
    626
    نوشته ها
    848
    صلوات
    5
    دلنوشته
    1
    سلام و درود بر محمد (ص) و آل محمد
    سپاس
    12
    163
    دریافت
    0
    آپلودها
    0

    RE: سلامت روان

    این یکی تخصصی تره
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده

کاربران دعوت شده

© تمامی حقوق برای همیاری ایران محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد