
نوشته اصلی توسط
'محسن عزیزی' pid='714' dateline='1364293755'
سلام جناب آقای عزیزی
ضمن تشکر از زحمتهای فراوانتون
کی قرار شده به خواستگاری تون بیاد؟
بعد از زنگ زدنهای مکررش جوابش رو دادم و بهش گفتم باید رسمی اقدام کنه و اینکه باهم بدون اطلاع پدرو مادرمون حرف بزنیم گناه داره و من توبه کردم که گناه نکنم و اون گفت که من وتو با قصدوقرض باهم حرف نمیزنیم قراره ازدواج کنیم و من بهش گفتم بله حرف تو درسته ولی شرعی اش اشکال داره و او گفت حرفت محترمه باشه قبول میکنم که نزنگم و ادامه صحبتهاش گفت قرار این ماه بایم خواستگاری و من گفتم با بابام در میان بذار
درباره مساله اش خوب فکر کردید؟فکرام رو کردم ولی هنوز جواب قطعی ام مثبت نیست رسما بیاد خواستگاری اگه بابام تحقیق کرد و موردی نداشت وقبولش کرد و خودم باهاش صحبت کردم و موردی نداشت بعد جواب نهایی رو میدم
با خانواده و اطرافیان و دوستان مشورتی انجام دادید؟
در مورد گذشته اش فقط یه دونه آبجی دارم که 2سال از من کوچکتر هست و ازدواج کرده میدونه که اون هم میگه: همه چیز بستگی به خودت داره باید بهش اعتماد داشته باشی و اون عشق ومحبتی که بین زن وشوهر باید باشه رو شارژش کنی نه اینکه بعد یه مدتی پشیمون بشی وسردی زندگیت رو از بین ببره