-
2013_03_14, 16:30
بالا |
پست 1
تنبيه يا تشويق
عنوان : تنبيه يا تشويق
تاریخ : 1386/09/04
منابع : روزنامه رسالت
نوع مقاله : نشريات
موضوع مقاله : فرهنگ
خلاصه : يکى از شيوههاى تربيتي، استفاده از تشويق و تنبيه است. تشويق وسيلهاى براى ايجاد انگيزه و شوق و رغبت براى انجام کارهاى نيک و انجام عادتهاى پسنديده و تنبيه عاملى براى جلوگيرى از کارهاى زشت و ترک عادتهاى نکوهيده است. انواع تشويق:
تشويق به صورتهاى گوناگون ممکن است صورت بگيرد. گاهى با تشکر کردن از کودک و اظهار رضايت نمودن از کارهاى او و احيانا با نگاه و عمل محبتآميز او را نوازش کردن، گاهى نزد ديگران از او تعريف کردن و عمل او را مورد تائيد...
تنبيه يا تشويق
کداميک؟
فاطمه اسناوندي، دبير منطقه 15 تهران يکى از شيوههاى تربيتي، استفاده از تشويق و تنبيه است. تشويق وسيلهاى براى ايجاد انگيزه و شوق و رغبت براى انجام کارهاى نيک و انجام عادتهاى پسنديده و تنبيه عاملى براى جلوگيرى از کارهاى زشت و ترک عادتهاى نکوهيده است. انواع تشويق: تشويق به صورتهاى گوناگون ممکن است صورت بگيرد. گاهى با تشکر کردن از کودک و اظهار رضايت نمودن از کارهاى او و احيانا با نگاه و عمل محبتآميز او را نوازش کردن، گاهى نزد ديگران از او تعريف کردن و عمل او را مورد تائيد و ستايش قراردادن، بالاخره گاهى پاداش، هديه يا جايزهاى براى کار او در نظر گرفتن يا وعده دادن. در هر سن و جنسيتى تشويق بايد متناسب با علائق و رغبتها باشد به طور مثال تشويق يک دانشآموز اول دبستان با يک دانشآموز چهارده و پانزده ساله و نيز از نظر دختر يا پسر بودن متفاوت مىباشد. در تشويق بايد نکاتى را رعايت کرد؛
1. در استفاده از تشويق نبايد زيادهروى کرد زيرا آن را بىارزش نموده و توقع دانشآموز را بالا مىبرد. تشويق نبايد پيوسته و دائمى باشد بلکه بايد گاهگاه باشد تا شخصيت دانشآموز شکل بگيرد.
2. تشويق نبايد حالت رشوه به خود بگيرد. مثلا نبايد پياپى به کودک براى انجام کار خوب وعده خريدن چيزى يا پرداخت پولى را وعده داد زيرا اثرات تربيتى خوبى ندارد. 3. در تشويق و دادن پاداش نبايد بين دانشآموزان تبعيض قائل شد که اين کار نه تنها اثر تشويق را از بين مىبرد بلکه اثرات زيانبارى نيز بر جاى مىگذارد. تنبيه عبارت است از روش يا شيوهاى که از طريق آن اقدام به کاهش رفتار مىشود، البته در تنبيه هدف کاهش رفتار نامطلوب است. تنبيه به صورتهاى گوناگون ممکن است انجام گيرد، يک نگاه ناراضى و احيانا خشمآلود، بىاعتنايي، قهر، توبيخ و سرزنش پنهاني، سرزنش علنى در حضور ديگران، امتياز منفى دادن و سرانجام تنبيه بدني. همه اينها يک هدف را دنبال مىکنند و اينکه دانشآموز از ترس گرفتار شدن به يکى از عواقب از انجام کارى ناپسند خوددارى کند. به منظور موثرتر واقع شدن تنبيه، رعايت چند نکته ضرورى است؛
1. رابطه تنبيه کننده و تنبيه شونده بايد يک رابطه عاطفى منطقى باشد، هنگامى که تنبيه شونده مورد توجه و پذيرش تنبيه کننده باشد، عامل تنبيه اثر بيشترى در کاهش رفتار نامطلوب دارد. دليل اين امر اين است که براى تنبيه شونده، تنبيه نشانه حذف محبت و توجه تنبيه کننده تلقى مىشود.
2. هنگامى که دانشآموز تنبيه مىشود لازم است دليل تنبيه شدن او توضيح داده شود. با اين عمل شاگرد نسبت به رفتار نامطلوب خود آگاهى ذهنى پيدا مىکند و اين آگاهى موجب کنترل بيشتر رفتار نامطلوب مىشود.
3. در تنبيه نبايد زيادهروى کرد زيرا قدرت نفوذ آن کاهش مىيابد و حتى در حديثى از پيامبر(ص) آمده است؛ معلم و آموزگار باشيد؛ در تعليم خود سختگير نباشيد زيرا معلم و آموزگار از انسان سختگير بهتر و با ارزشتر است.
4. حتىالامکان نبايد از تنبيه استفاده کرد. هرچند در برخى موارد معلم ناگزير مىگردد براى نهى از تخلف اخلاقى و درسى با خشونت و شدت لحن رفتار کند و نبايد با ديدن يک اشتباه تمام شخصيت دانشآموز را زير سوال برد. نبايد براى کندن خارهاى شخصيت، گلهاى زيبا را پرپر و لگدمال کرد.
تشويق مقدم بر تنبيه است:
ابتدا بايد به اين نکته اساسى توجه کرد که در تربيت بايد تاکيد بر استفاده از تشويق و ترغيب باشد نه تنبيه و تهديد. تنبيه گرچه به عنوان يک عامل بازدارنده ممکن است دانشآموز را از ارتکاب کارهاى زشت بازدارد ولى معمولا انگيزههاى درونى را تغيير نمىدهد و به اصلاح درون و تغيير در رفتار نمىانجامد. در روايات اسلامى آمده است که دلها را از ناحيه ميل و رغبت آنها به دست آوريد؛ قلب اگر مورد اکراه قرار گيرد کور مىشود. بنابر اين در تربيت فرزند تا آنجا که ممکن است بايد از روش تشويق و گرامى داشتن شخصيت او استفاده کرد نه به روش تنبيه. خشونت و تنبيه آخرين وسيله است که بايد از آن استفاده کرد. تحقيقات نشان مىدهد کسانى که به جهت جنبههاى مثبت در رفتار تشويق مىشوند نسبت به دانشآموزانى که به دليل جنبههاى منفى تنبيه مىشوند، به موفقيت بيشترى دست مىيابند.
--------------------------------------------------
منابع:
1- آداب تعليم و تربيت در اسلام، دکتر سيدمحمد باقر حجتي
2- شيوههاى برخورد با نوجوانان در خانواده، محمد رستگار کاظمي
3- فصلنامه تعليم و تربيت، نشريه پژوهشکده تعليم و تربيت (شماره 2)
4- رفتار والدين با فرزندان محمد على سادات
5- شناخت هدايت و تربيت نوجوانان و جوانان. دکتر على قائمي
-
-
2013_03_14, 16:43
بالا |
پست 2
RE: تنبيه يا تشويق
نقش تشويق در تربيت نوجوانان
يكي از مسائل بسيار مهم تربيتي در آموزش و پرورش كودكان و نوجوانان، مساله تشويق است. در اين راستا سعي بر آن است تا با بررسي دقيق روشهاي مختلف تشويق و نيز محاسن و معايب هريك از آنها،شناختي جامع در خور توان
خويش به مخاطبان ارجمند ارايه دهم. منظور از تشويق چيست؟ در ابتدا لازم به ذكر است كه در علم روانشناسي به جاي تشويق از واژه تقويت استفاده ميشود بنابراين منظور از واژه تقويت همان تشويق است و من نيز بيشتر از
تقويت استفاده خواهم كرد. ميتوان تشويق را چنين تعريف كرد: براي اينكه رفتاري در كودك تقويت شود يا دوام يابد، بايد ترتيبي داد كه پس از آنكه كودك هر بار رفتار مطلوبي را كه موردنظر ماست انجام داد، پاداشي به او داده شود. به بيان ديگر هر رفتار مطلوب كودك نتيجه خوشايندي برايش به دنبال داشته باشد بنابراين چنانچه بخواهيم رفتاري آموخته و يا تكرار شود
بايد آن را تقويت كنيم و چنانچه بخواهيم رفتاري تضعيف شود و از بين برود بايد آن را تقويت نكرده، نسبت به آن بيتفاوت بود و يا به روشهايي آن را تنبيه كنيم. بنابراين تشويق (تقويت) در مواردي به كار ميرود كه بخواهيم:
الف) رفتارهاي مطلوب موجود در كودك يا نوجوان افزايش يابد.
ب) رفتارهاي تازه و جديد را كه موردنظر ماست بياموزد. در تعريف تشويق خاطرنشان كرديم كه به كودك پاداش داده شود، نكته قابل توجه اينجاست كه گاهي والدين به گمان اينكه «پاداش (تقويت) يعني خريدن و تهيه ماديات و هرآنچه كودك يا نوجوان ميخواهد»، اظهار ميدارند كه ممكن است كودك و نوجوان پرتوقع شده و زماني چيزهايي از والدين بخواهند كه والدين استطاعت تهيه آن را نداشته باشند،در اين صورتپاداش و تقويت جنبه باجگيري به خود ميگيرد يعني بچهها ميگويند: «يا فلان وسيله و... يا برايم بخرد يا اينكه من مثلاص فلان كار را
انجام نميدهم» و يا تهديداتي از اين قبيل. و اما در پاسخ به والدين گرامي بايد بگويم كه ما چند نوع تقويتكننده داريم. پاداشها ميتوانند به
صورتهاي مادي،كلامي و يا حتي غيركلامي باشند. در اوان كودكي يا كلاص زماني كه ميخواهيم يك رفتار تازه در كودك يا نوجوانمان شكل گيرد يعني در ابتداي راه تقويتهاي مادي (از قبيل پول، اسباببازي، خوراكي و...) براي آنان جذابيت بيشتري دارد زيرا هنوز رفتاري كه موردنظر ماست در او شكل نگرفته بنابراين بايد انجام رفتار با چيزهاي خواستني براي او همراه باشد، اما به تدريج كه كودك بزرگتر شده و ما قدمهاي اول در ايجاد رفتار را برداشتيم يعني رفتار به حد نسبي در او شكل گرفت آنگاه از تقويتهاي كلامي (نظير آفرين،چه كار قشنگي ، بله و...) استفاده ميكنيم،كمكم از حالت كلامي هم كاسته و فقط با يك لبخند و تكان دادن سر، رفتار او را تاييد و تحسين ميكنيم در اينجا ما در كارمان موفق شدهايم زيرا ديگر او براي انجام كار نياز به ابزار بيروني ندارد و به اصطلاح روانشناسان رفتار موردنظر در او دروني ميشود يعني با وجدان وي عجين ميگردد به عبارتي او رفتار موردنظر را بطور خودكار انجام ميدهد زيرا خودش از انجام آن احساس خشنودي كرده و از نظر رواني ارضا ميگردد. اگر مراحل تشويق و ايجاد رفتار در كودكان و نوجوانان بدرستي انجام گيرد ميتوانيم اؤرات وسيعتر آن را در
يادگيري دانشآموزان مشاهده كنيم ، زيرا مطالعات نشان ميدهد كه تشويق و تمجيد در مورد دانشآموزان نه تنها در پيشرفت درس موردنظر بلكه در پيشرفت دروس ديگر نيز موؤر است. به اين معني كه يك نگرش مثبت،نسبت به يادگيري در دانشآموز ايجاد و او را متمايل به يادگيري و كسب دانش ميكند. حال به بررسي چگونگي استفاده از تشويق (و در اين خصوص تشويقهاي كلامي) ميپردازيم:
چند آگاهي در مورد تشويق تشويق از دو بخش تشكيل ميشود: گفتار ما و نتيجهگيريهاي كودك. گفتار ما بايد بطور واضح نشان بدهد كه ما تلاش،كار،موفقيت و ياري و توجه كودك را ارج مينهيم تعريف و تمجيد نبايد در مورد صفات و خصوصيات شخصي كودك صورت گيرد بلكه ما تلاش و يا رفتار مطلوب كودك را تشويق ميكنيم. تمجيد و تشويق وقتي مثمرثمر است كه
: 1 بزرگترها آنچه را كه ميبينند يا احساس ميكنند با قدرداني توصيف كنند (ميبينم كه اتاق تميز است و يا تو خيلي خوب تكاليفت را انجام دادهيي) يعني جزء به جزء كار كودك را توصيف كنيم و كودك پس از شنيدن توصيف بتواند خود را تحسين كند. وقتي كودك رفتاري پسنديده و مطلوب انجام ميدهد تصويري فوري از خودش برايش ترسيم كنيم. موضوع اين است كه بايد به كودك و عمل او بطور واقعي نگاه كنيم و بطور واقع توجه كنيم، سپس با صداي بلند اعلام كنيم كه چه ديده و شنيدهايم و در نهايت چه احساسي داريم (ميبينم كه نمرات خوبي گرفتهيي من خيلي خوشحالم و به تو افتخار ميكنم.) سپس خواهيد ديد كه بكاربردن چنين روشي چه اؤر ژرفي ميتواند داشته باشد و باز بايد بگويم كه كودكانمان از توصيفات كوچك روزمرهمان ميآموزند كه نيرويشان چقدر است،كودك در مييابد كه تواناييهايي دارد و در نتيجه اين فرصت را خواهد داشت كه از خود كارداني و ابتكار نشان دهد. زيرا همه اينها به خزانه عاطفي او سرازير ميشود و ممكننيست از بين برود، وقتي كودك در نتيجه تشويق به كارش علاقه نشان ميدهد و يا حتي با وجود خستگي در انجام تكاليف مدرسهاش استقامت ميورزد، در خود و والدينش احساسي به وجود ميآورد كه به اين سادگيها زدودني نيست. در اين لحظات اگر بر خصلتهاي خوب كودك تاكيد شود،تا آخر عمر برايش محكي خواهد بود تا در مواقع ترديد و دلتنگي به آن رجوع كند او در گذشته كاري كرده است كه به آن مباهات ميكند و در صدد آن است كه دوباره انجامش دهد.
2 احساساتتان را در مورد عمل كودك بيان كنيد (آدم از ديدن اين اتاق كيف ميكند.) بياييد درك كنيم كه غير از تامين غذا، سرپناه و لباس براي كودكانمان، وظيفه ديگري نيز نسبت به آنان داريم و آن هم تصديق اعمال درست و شايسته آنهاست. ميدانيم كه در دنياي بيرون از خانه به آنان خواهند گفت كه اشتباهاتشان چيست (آنهم با صداي بلند و به كرات) كار ما اين است كه بگذاريم كودكانمان بدانند كه كداميك
از خصلتهايشان پسنديده است.
و اما نكته مهم در مورد استفاده از تشويق:
تشويق همچون پنيسيلين نبايد برحسب تصادف مورد استفاده واقع شود،اصول و احتياطهايي وجود دارد كه استعمال داروهاي قوي را كنترل ميكند،مثل زمان و مقدار مصرف داروها، دستورالعملهايي نيز در مورد داروهاي احساسي وجود دارد. مهمترين دستورالعمل اين است كه تشويق و تمجيد فقط بايد با تلاشها و كارهاي موفقيتآميز كودك سروكار داشته باشد نه با صفات شخصي و شخصيت او.
اطمينان حاصل كنيد كه تشويق شما متناسب با سن و سال و سطح توانايي كودك و نوجوان باشد. وقتي به يك كودك كم سن و سال با لذت ميگوييد «ميبينم كه هر شب دندوناتو مسواك ميزني» او به فضيلت خود افتخار ميكند در حالي كه اگر همين جمله را به يك نوجوان بگوييد ممكن است آن را توهين به خود تلقي كند. آگاه باشيد كه نشان دادن وجد و سرور بيش از اندازه ميتواند مانع تحقق آرزوهاي كودك شود. بعضي اوقات تهييج مداوم و خوشي زياده از حد والدين ميتواند به عنوان «فشار» تلقي شود، در مورد كودكي كه هر روز اين
شربت را به خوردش ميدهند كه «تو نقاش نابغه و بزرگي هستي» ممكن است با خود فكر كند «توقع اينها بيش از توانايي من است.» اصولي كه بر اؤر بخشي تقويت اؤر ميگذارد:
1 انتخاب تقويتكننده مناسب، براي اين كار لازم است كه انواع تقويتكنندهها را بشناسيم.
الف) تقويتكنندههاي اوليه و ثانويه:
مانند غذا و پول.
ب) تقويتكنندههاي اجتماعي و رواني، اين نوع تقويتكنندهها نيازهاي عاطفي و اجتماعي انسان را مانند نياز به تاييد،نياز به حمايت و تمجيد و... را برآورده ميكند و از نظر نگارنده گاهي اثر بيشتري از دو نوع اول دارند.
ج) تقويتكنندههاي فعاليتي: از
فعاليتي كه كودك و نوجوان خيلي به آن علاقهمند است استفاده ميكنيم تا او را نسبت به فعاليتي كه به آن علاقهمند نيست،علاقهمند كنيم. (تماشاي تلويزيون كه براي او خوشايند است منوط به انجام تكاليف باشد). كه علاقه كمتري نسبت به آن دارد.
د) تقويتكنندههاي بازخوردي نشان ميدهد كه اگر فرد را از كارش آگاه كنيم ميزان خطاي او كمتر ميشود اگر ما مرتباص به
دانشآموزان بازخورد يعني نتيجه عملكردشان را اعلام كنيم، عملكردهاي بعدي آنان بهتر خواهد شد.
ه) تقويتكنندههاي دروني، اين نوع تقويتها نيازهاي اساسي و دروني انسان را ارضا كرده و منشا بيروني ندارد. ما بايد كاري كنيم كه دانشآموزان انگيزه دروني پيدا كنند و تاؤير جايزه به تدريج كمتر شود) براي نيل به چنين هدفي از 5 نوع تقويتكنندههاي بالا استفاده ميكنيم تا به مورد ششم دست يابيم و بعد تاؤير آنان را كم و حذف كنيم
. 2 فوريت تقويت: تقويت زماني بيشترين تاؤير را ميگذارد كه حتيالامكان بلافاصله بعد از رفتار مطلوب فرد ارايه شود. يعني فاصله بين رفتار و بازخورد آن (عكسالعمل ما) بايد حداقل باشد. همچنين به ياد داشته باشيم كه ما هيچوقت دانشآموز يا فرد را تقويت نميكنيم بلكه رفتار او را تقويت ميكنيم. يعني دقيقاص ذكر كنيم كه فلان رفتار تو خوب است
. 3 مقدار تقويت: بايد بدانيم چه نوع تقويتي كودك را خوشحال ميكند براي اين كار بايد بدانيم فرد قبلا چه نوع تقويتهايي دريافت كرده مثلاص اگر كودك هميشه پاداشهاي گرانبهايي دريافت ميكرده حالا ديگر خريد يك پفك براي او ارضاكننده نيست. يعني سطح
اجتماعي و اقتصادي فرد يا دانشآموز را درنظر بگيريم
. 4 تازگي تقويت: تقويت بايد تازگي داشته باشد يعني بدانيم فرد قبلاص چه دريافت ميكرده و
حالا تقويت تازهتر و متنوعتري بر او ارايه دهيم. تقويتكنندهها نبايد
تكراري باشند خواه مادي، كلامي يا غيركلامي تفاوتي نميكند،مهم اين است كه
تازگي داشته باشد. و در آخر بايد بگويم كه تشويق نياز به تكرار دارد و
كوشش بسيار ميخواهد. تمجيد و تشويق چيز نيرومندي است، از آن به بهترين
نحو استفاده كنيم.
محبوبه اميري سماسايي
برگرفته از روزنامه اعتماد
-
-
2013_03_14, 16:46
بالا |
پست 3
RE: تنبيه يا تشويق
استانداردهایی برای تنبیه [hr]تنبیه در اصطلاح عبارتست از کیفری که در اثر انجام عمل خاصی اعمال می شود. البته همانطوری که از آیات و روایات بر می آید تنبیه و کیفر در تربیت اسلامی اولین و تنها راه کنترل نیست بلکه هنگامی که ارشادها و نصیحت ها ، بی اعتنایی ها و تذکر ها مفید واقع نشود مسئله تنبیه پیش خواهد آمد.[hr]
تنبیه کودک در هنگام انجام کار زشت لازم است. اگر احساسات و عکس العمل های شما برای وادارکردن کودک به انجام کارهای قابل قبول و یا خودداری از کارهای نا پسند کافی نیست باید از تنبیه استفاده کنید. اما تنبیه باید تا آنجا که ممکن است با خطا متناسب باشد. محروم کردن کودک از شرکت در مسابقه فوتبالی که با اشتیاق بسیار زیادی انتظارش را کشیده است، به این دلیل که اتاقش را مرتب نکرده بسیار نا متناسب است.
وقتی شدت تنبیه بسیار زیاد باشد ممکن است کودک نتواند آن چیزی را بیاموزد که شما قصد آموختنش را به او داشته اید. شما ممکن است بخواهید اهمیت رفتار را به طریق خاصی به او نشان دهید اما کودک تنبیه شما را ظلم به خود تلقی خواهد کرد و در نتیجه موضوع کار ناپسند خود را فراموش می کند. او به خود حق می دهد که شما را آدمی خشن بداند. او به هیچ وجه قادر نیست رفتار خود را غلط بداند،بخصوص وقتی که شدت تنبیه روی مسئله اصلی سایه بیندازد. تنبیه ملایم تر به احتمال بیشتری کودک را متوجه کار ناپسند خود می کند و بیشتر احتمال دارد که رفتار خود را عوض نماید و آن طور که شایسته است رفتار کند.
تحقیقات نشان داده اند که تنبیه بسیار شدید باعث می شود تا کودک یاد بگیرد که بار دیگر نباید گیر بیفتد. اگر کودک شما یک کار ناپسند را به دفعات تکرار می کند رفتارش را به تذکر دهید و بگویید که به نظر شما، او باید تنبیه بشود. به او بگویید برای اینکه تنبیهش عادلانه باشد باید به اتفاق هم در مورد نوع تنبیه تصمیم بگیرید و از او بپرسید که به نظر او چه تنبیهی مناسب است . پاسخ او شما را به حیرت وا می دارد زیرا آنچه او به شما پیشنهاد می کند آنقدر شدید است که شما حتی فکرش را هم نمی کرده اید.وقتی او را در این تصمیم گیری شرکت می دهید در موقعیتی قرار می گیرید که می توانید به او تخفیف دهید و از شدت تنبیه بکاهید.شما همچنان حاکم باقی می مانید اما ملایمت و حمایت و قضاوت عادلانه ی خود را هم نشان می دهید .تنبیه ملایم تر به احتمال بیشتری کودک را متوجه کار ناپسند خود می کند
و بیشتر احتمال دارد که رفتار خود را عوض نماید و آن طور که شایسته
است رفتار کندتنبیه وقتی می تواند در تربیت کودک موثر باشد که شما اوضاع را تحت کنترل داشته باشید اما در عین حال باید علاقه و توجه خود را هم به کودک نشان بدهید. شما باید به او نشان دهید که احساسات او را در نظر می گیرید و به او بفهمانید که اورا درک می کنید . تنبیه بدون در نظر گرفتن احساسات منظور شما را برآورده نمی کند. والدین می توانند قیافه شرمنده ای به خود بگیرند و به کودک بگویند که متاسفانه مجبور به تنبیه او هستند زیرا هر راه دیگری با شکست مواجه شده و این آخرین راه حل آنهاست .و در آخر توجه شما را به روایتی از امام موسی بن جعفر (ع) جلب می کنم که در جواب شخصی که راجع به کودک خود شکایت داشت، فرمودند: اورا مزن، با او قهر کن ولی طول مده و زود آشتی کن. ( بحار الانوار ج 23 ص 114).
فرآوری : نوریه نورچمنی زارع
تبیان[hr]منابع:تشویق و تنبیه از دیدگاه قرآن کریم. کبری( فرشته ) کاشانیها،موسسه فرهنگی نشر ورامین
کاش والدینم می دانستند. نوشته دکتر لی سالک ، ترجمه مهندس کامران دبیری. نشر رامین
-