-
2013_04_15, 18:10
بالا |
پست 1
دوری از خانواده
باسلام من 10 ساله ازدواج کردم از اول ازدواجم برای کار همسرم به غرب کشور (ایلام) رفتم و 6سال اونجا بودیم بعداز اون بچه دارشدم و انتقالی گرفتیم و اومدیم اصفهان که محل همسرم بود (بدون اینکه ازمن نظری بخواد) انتقال پیدا کردیم ولی الان که 3سال از این موضوع گذشته نمی تونم دیگه تحمل کنم که دور از خانوادم باشم و شوهرم در کنار خانوادش باشه .واقعا به حد جنون رسیدم از بس فکر میکنم. همسرم رو خیلی دوست داشتم ولی الان به جایی رسیدم که احساسی نسبت بهش ندارم و دائما میگم که اون خودخواه است که خودش باید پیش خانوادش باشه و من دور باشم .به من بگید چکار کنم ؟؟
-
-
2013_04_15, 19:42
بالا |
پست 2
RE: دوری از خانواده
سلام دوست عزيز به همياري خوش آمدين:
شما و ايشون چند سالتونه؟ ميزان تحصيلات هر دو؟ چطوري با هم آشنا شدين؟ خودشون به اصفهان انتقالي گرفتن يا اين انتقالي اجباري بوده؟ رفتار خانواده همسرتون با شما چطوره؟ موقع ازدواج در مورد اينكه كجا ساكن باشيد حرفي زده شده بود ؟ به همسرتون در اين مورد حرفي زدين؟ 
-