
نوشته اصلی توسط
'م.ن' pid='4808' dateline='1366974361'
سلام دوست گرامی
اول از همه به شما تبریک میگم که با صبوری کامل ایشون را تحمل میکنید مطمئنا شرایط سختی دارید ولی خب ناامید هم نباشید بلاخره برای هر مشکلی یک راه حل هست پس سعی کنید که امیدتون را از دست ندید و فعلا به طلاق فکر نکنید .در ابتدا باید متدکر بشم که سعی کنید که این مساله را باور کنید که مشکل ساز اصلی شما نیستید و لقب هایی که ایشون در هنگام عصبانیت به شما میزند (مانند بی لیاقت و ..)را باورنکنید و اونها را به مشکل شخصتی خود ایشون نسبت بدید و از تحقیرهای ایشون نسبت به خودتون به این باور نرسید که مشکل از شماست...در واقع شاید بخاطر اعتماد به نفس پایین خود ایشون باشه بهرحال خشم دلایل مختلفی داره که در ادامه بیشتر براتون توضیح میدم
در ابتدا کمی در مورد خشم براتون میگم خشم ممکنه علت بیولوژیکی یا روانی داشته باشه برخی از افراد به علت کودکی سخت و محیط ناایمنی که در آن بزرگ شدند و الگوگیری از پدر خشمگین ویا نقص در عملکرد قطعه پیشانی مغز، آمادگی بیشتری برای خشم دارند از طرفی افراد پرخاشگر دو ویژگی بارزدارند یکی اینکه چارچوب های غیرمنطقی و باید و نبایدهای غیرمنطقی در ذهن اشون شکل گرفته و دوم اینکه یک سری افکار ملامتگر در ذهن اشون وجود داره(افکار ملامتگر مثل این که :فلانی عمدا اون کار را انجام داد یا افکاری که سعی دارند که دیگران را مورد سرزنش قرار بدهند که دقت و اغراق نکردن مهمترین کلید مقابله با خشم در این حالت است ) که این فکرها را به صورت فرافکنی به دیگران انتقال می دهند.در مورد چارچوب های ذهنی غلط فرد به صورت حق به جانب از دیگران انتقاد میکند و افکار حالت جزمی پیدا می کنند مثلا در ذهن ایشون ممکنه این باید و نبایدها شکل گرفته باشه؟که
دیگران "باید" با ملاحظه و مهربانی با من برخورد کنند و...که برای مبارزه با این بایدو نبایدها مطلق و جزمی همسرتون نیاز به آموزش و رواندرمانی و تمرین دارند چند نکته هم در اخر متذکر میشم مثل اینکه
1-در مواقع عصبانیت همسرتون زود حق را به خود ندهید و علت ناراحتی همسرتون را بررسی نمایید شاید واقعا حق با همسرتون باشه
2-منحرف کردن بحث:مثلا زمانی که طرف مقابل اتون قصد تحقیر شما رادارد شما بگید :دوست ندارم این بحث را ادامه بدم
یا حرفات داره منو ناراحت میکنه(بیان احساس خودتان)
3-راه حل دیگه درنگ کردن است یعنی در مواقع عصبانیت شما پاسخی نمی دهید و آن را به زمانی در آینده موکولش کنید
4-راهکار دیگه این هست که وقتی همسرتون از موردی عصبانی هست خوب به حرفاش گوش دهید تا نکته حق به جانبی را از او پیدا کنید بعد بگید که من با این قسمت از حرف ات موافق ام مثلا من با اینکه من با مادرت بد هستم موافقم ولی(در اینجا ناراحتی خودتون را بیان کنید)مادرتون هم در کارهای شخصی ما دخالت میکند در اینصورت حرف خودتون را هم به او زدید
5- هرگاه احساس كرديد كه تهاجم او دارد شكل ميگيرد:
نشانههاي پرخاشگري را كه در رفتار او ميبينيد با او در ميان بگذاريد.
6-به او درزمانی که عصبانی نیست و رفتار خوبی داره این جمله ها رابگید : عزیزم چقدر خوشحال میشم که تو خونه رو پر از ارامش برای من میکنی....
وقتی کارت تموم میشه همش چشم انتظار این هستم که زودتر بیای خونه تا باهم اوقات خوشی را سپری کنیم.
در اخر هم این نکته را متذکر بشم که تغییر این رفتار نیاز به صبر و گذشت زمان داره پس امید خودتون را از دست ندهید و بانرمش و صبوری سعی کنید که رفتار خشم ایشون را تغییر دهید در ضمن سعی کنید که در هنگام عصبانیت ایشون گریه نکنید و محل را ترک کنید و به محل دیگری بروید تا هیجانات خشم ایشون تخلیه شود و شمارا مورد عنایت قرار ندهد!
شاد باشید
با تشکر از پاسخ شما
مشکل من با ایشون فقط در زمان خشم هست و در زمانهای عادی خیلی خوبه و ویژگی های مثبت زیادی هم داره..
حدس شما درسته و ایشون کودکی سختی رو گذرونده و ..ولی متاسفانه در هنگام خشم نه میشه رفت جای دیگه نه باش منطقی حرف زد نه حتی بهش گفت حق با تو بو من غلط کردم!! بدون اینکه از جات جم بخوری یا حرف بزنی باید بشینی جلوش و تکون نخوری تا با صدای بلند طوری که محاله در و همسایه نشنون با همه وجود نعره بزنه و فحش ناموسی و .. بده.. راستش من یه موقعیت اجتماعی هم دارم و تو محل کارم آدم به لطف خدا موفقی بوده و مورد تحسینم .. فرض کنید چقدر خورد میشم وقتی هوار میکشه و صداش تا کجا نمیره.. وقتی خوبه خیلی خوبه اما وقتی عصبی میشه هیچ راهکاری نمیتونه حداقل جلوی بی آبروییشو بگیره.. یعنی حاضرم بمیرم ولی فحشهایی که به پدر و مادرم میده رو مادرش و .. نشنون! خشونت فیزیکیش هم به کنار!! من دیگه فهمیدم که باید قبول کنم مادرش حقی از زندگی شخصی من داره و با این قضیه دارم کنار میام.. فقط کنترل خشمش الان قضیه ایه که حاده برام و هیچ راهی براش پیدا نمی کنم.. ای کاش نسخه ای برای این به من بدید یک عمر دعا گو خواهم بود..